خانه / اخبار / اخبار سیاسی / جهت صدا و سیما تخریب دولت فعلی است / صدا و سیما در حوزه سیاسی الان با افراطیون جبهه اصولگرا همراه است

جهت صدا و سیما تخریب دولت فعلی است / صدا و سیما در حوزه سیاسی الان با افراطیون جبهه اصولگرا همراه است

گروه سیاسی خبرگزاری آنا_ گفت‌وگو از آرزو نوروزجم: محمد هاشمی رفسنجانی ، سیاستمدار ۷۷ ساله ایران، که در کارنامه کاری و سیاسی‌اش، سابقه حضوری ۱۳ ساله در سمت ریاست سازمان صدا و سیما، معاونت سیاسی نخست وزیر در دوره حضور شهید رجایی، عضویت در مجمع تشخصیص مصلحت نظام و رئیس دفتر مرحوم هاشمی رفسنجانی و حتی سابقه فعالیت در احزابی چون جمهوری اسلامی و کارگزارن سازندگی را دارد ، میان تراکم اخبار و فشردگی بگو مگوهای سیاسی، حالا مدتی است از حزب کارگزان سازندگی کناره گیری کرده است و به معنای مفهوم حزبی دیگر فعالتی ندارد، او پیش از این اعلام کرده بود ترکیب جدید شورای مرکزی حزب کارگزاران بسیار شبیه به جبهه شده است تا اینکه یک حزب باشد، از همین رو تصمیم گرفت نامش را از لیست اعضای این حزب خط بزند.
محمد هاشمی در ۲۶ فروردین ماه سال ۱۳۹۶ با حضور در وزارت کشور برای نامزدی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد اما توسط شورای نگهبان احراز صلاحیت نشد.. وی بعد از ثبت نام گفت که لازم است بیش از یک نفر در صحنه رقابت‌های انتخابات شرکت داشته باشد.
خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا به بهانه ایام رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی و دغدغه های حال حاضر کشور و اوضاع نابسامان اقتصادی و بعضا در حوزه سیاست خارجی با این سیاستمدار کهنه‌کار به گفت‌وگو نشست.
آنچه در ادامه میخواهید حاصل گفت‌وگوی دو ساعته خبرگزاری آنا با محمد هاشمی رفسنجانی است .
آنا: آقای هاشمی برای شروع مصاحبه، از کارگزاران چه خبر؟
هاشمی رفسنجانی: اخبار را که باید از خبرنگاران سوال کرد. ما که نمی‌توانیم زیره به کرمان ببریم، هیچ خبری هم ندارم ازشون. در برنامه‌های کارگزاران هم نیستم .
آنا:ارتباطی هم ندارید؟ نزدیک انتخابات مجلس شورای اسلامی است ؟ کارگزاران برنامه‌ای برای حضور در انتخابات ندارد؟
هاشمی رفسنجانی: باشه، من که نمی‌تونم انتخاب بشم. هیچ ارتباط کاری نداریم، نه من اصلا هیچ نوع ارتباط کاری و اینها باهاشون ندارم خب بعضی از اشخاص را بعضا مثلا در یک مجلسه روضه یا افطاری یا یک جایی می‌بینم و دیگر آن وقت همین احوال پرسی دوستانه است دیگر، کاری، اصلا چیزی ندارم.
آنا: آقای هاشمی شرایط کشور و اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور در حال حاضر حال و روز مساعدی ندارد، نابسامانی‌هایی وجود دارد، اعتراض‌ها، کمبود ها پیشرفت ها و بسیاری مسائل دیگر قابل درک و لمس است، ما با توجه به شخصیت حضرتعالی و تجربیاتی که در حوزه‌های مختلف داشتید سوالتمان را تقسیم بندی کردیم .
انا: شما ۱۳ سال ریاست در صدا و سیما را تجربه کرده‌اید از دهه ۶۰ تا ۷۳، که به اذعان خودتان بهترین دوران صدا و سیما بوده است، شما در یکسری از مصاحبه‌ها و گفت‌وگوهایتان گفته بودید که حضرت امام تاکید فراوان داشتند که برنامه‌های صدا و سیما باید برنامه‌های مردمی باشد به خواسته‌های مردم توجه شود صدا و سیمای اسلامی باشد و برنامه‌ها و تولیدات هم جهت اسلامی داشته باشد، صدا و سیمای حال حاضر کشور برنامه‌ها و تولیداتش چقدر محتوای اسلامی دارد و بر اساس توصیه‌های حضرت امام(ره) کار می‌کند؟
هاشمی رفسنجانی: خب صدا و سیما الان بخش‌های مختلف دارد کما اینکه قبلا هم این وضعیت وجود داشته یک بخشی بخش سیاسی است در بخش سیاسی که شامل اخبار، میزگردها، تحلیل‌های سیاسی، گزارش خبرنگاران می‌شود یک جهت کلی که صدا و سیما دارد تخریب دولت فعلی است یعنی حالا مثلا در دولت‌های قبل در زمان احمدی‌نژاد درست عکس قضیه بود کاملا در جهت حمایت از دولت بودند و سعی می‌کردند که دولت را تقویت کنند حمایت کنند از کارهای به اصطلاح ناشایستی هم که دولت‌ها انجام می‌دادند ازش می‌گذشتند ولی الان شما می‌بینید مثلا ۱۰ تا ماهی یک جایی در یک حوضچه‌ای می‌میرند آنها یک گروه فیلمبردار و تصویربردار و مصاحبه و اینها که ماهی‌ها مردن اصلا چه ربطی به دولت دارد یعنی الان نقاطی که صدا و سیما دنبالش است سیاه‌نمایی در جامعه است .
جهت صدا و سیما تخریب دولت فعلی است / صدا و سیما در حوزه سیاسی الان با افراطیون جبهه اصولگرا همراه است
صدا و سیما در حوزه سیاسی الان با افراطیون جبهه اصولگرا همراه است و استراتژی‌‌شان در جهت سیاه‌نمایی و تخریب دولت است، رهبری هم در سخنرانی اخیر خودشان با دانشجویان این مسئولیت صدا و سیما را نپذیرفتند گفتند من نقد دارم و باید جوان‌های انقلابی پرشور تازه نفس وارد شوند و این روند را اصلاح کنند یعنی دیگر رهبری هم که به هر حال رئیس صدا و سیما را منصوب می‌کنند از علمکرد صدا و سیما رضایت نداشتند حالا البته خیلی مختصر گفتند مشخص نشد که در چه حوزه‌ای مثلا حوزه سیاسی است حوزه فرهنگی است حوزه اجتماعی است حوزه دینی است.
اما در حوزه فرهنگی من همین جوری که در صحبت‌های قبلیم گفتم امام می‌فرمودند که این رسانه صدای اسلام است سیمای اسلام است، باید اسلام را ترویج کنیم و تبیین کنیم.
ما متاسفانه می‌بینیم برنامه‌های فرهنگی که در صدا و سیما است حالا بحث پوشش، بحث آرایش، بحث دیالوگ‌هایی که بین افراد انجام می‌شود نوع دیالوگ اصلا فرهنگ اسلامی را ترویج نمی‌کند یعنی فاصله دارد، من قبلا هم من با آقای لاریجانی که رئیس بودند در حاشیه دولت گفته بودم که این کار، کار درستی نیست، ایشان گفتند که ما اگر این برنامه‌ها را نداشته باشیم مردم به رسانه‌های دیگر مراجعه می‌کنند، به قول معروف بین بد و بدتر ما بد را انتخاب کردیم.
من در پاسخ گفتم وظیفه ما این نیست ما وظیفه‌مان ترویج اسلام است تبیین اسلام است، ما باید کالای خودمان را معرفی کنیم حالا هر کس دوست دارد می‌نشیند می‌بیند هر کس دوست ندارد نمی‌بیند می‌رود جای دیگر.
من این داستان را برایشان گفتم و مساله را گفتم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در خیابان استانبول که الان نمی‌دانم اسمش چیست جمهوری است یا همان استانبول است یک مسجد بود که مرحوم آیت‌الله طالقانی و آقای مهندس بازرگان و دوستانشان در آنجا نماز می‌خواندند تفسیر قرآن می‌گفتند جلسات دینی داشتند و تعداد زیادی هم دانشجویان دانشگاه عموما حالا جوان‌های پرشور انقلابی آن زمان می‌رفتند کنار مسجد سینمایی بود، اتفاقا آن از سینماهایی بود که فیلم‌های خیلی مبتذلی هم می‌گذاشت، بالای سر در کوچه یک تابلو بزرگ نوشته بود متاع کفر دین بی مشتری نیست گروهی این گروهی آن پسند.
این سینما با آن برنامه باعث نمی‌شد که مثلا آقای طالقانی یا آقای مهندس بازرگان بیایند مسجد هم حرف ابتذال بزنند آنها وظیفه خودشان می‌دانستند تفسیر قرآن بگویند وظیفه خودشان می‌دانستند تدریس اسلام را کنند تبیین کنند حالا یک جوانی دانشگاهی یا یک جوانی علاقه‌مند بود یا یک فردی ۱۰:۰۶ علاقه‌مند بود که حرف‌های آقای بازرگان و حرف‌های آقای طالقانی و اینها را گوش کند می‌آمد آنجا می‌رفت در مسجد، یکی علاقه‌مند بود که یک فیلم مبتذل ببیند می‌آمد آنجا می‌رفت در سینما،
قدرت فرهنگ‌سازی صدا و سیما بالاست اما از این قدرت برای فرهنگ اسلامی استفاده بهینه نمی‌شود
من به آقای لاریجانی گفتم وظیفه‌مان این نیست که برنامه نامناسب تولید کنیم که چون مثل برنامه آن‌ جوری نداشته باشیم جوان‌ها یا اشخاص میروند دنبال برنامه‌های ناجور، کسی که بخواهد برود می‌رود.
ما وظیفه‌مان این است طبق تبیین حضرت امام در مورد مسئولیت صدا و سیما برنامه تولید کنیم، الان هم رادیو معارف تقریبا هر روز این جمله امام را می‌گذارد این صدایی که هست این صدای اسلام است و وظیفه ما این است که ارزش‌های اسلامی را تبیین کنیم، متاسفانه این وضع الان در صدا و سیما اجرا نمی‌شود برنامه خوب دارند ولی بسیاری از برنامه‌ها هم که هست برنامه‌های فرهنگی‌شان اجتماعی‌شان برنامه‌های مناسبی نیست و فرهنگ اسلامی را ترویج نمی‌کنند، شما به نمونه موی جوان‌ها در خیابان یا نحوه پوشش دخترا و پسرا و خانم‌ها و آقایان در خیابان توجه کنید هر چه در صدا و سیما می‌شود فردایش در بوتیک‌ها و در خیابان‌ها همان‌ها اجرا می‌شود، پس قدرت فرهنگ‌سازی صدا و سیما بالاست اما از این قدرت برای فرهنگ اسلامی استفاده بهینه نمی‌شود برنامه‌های مذهبی‌و دینی‌ رادیو معارف یا حتی تلویزیون حالا کانال‌های مختلف شبکه قرآن شبکه‌های ۴ مثلا برنامه‌ای برنامه‌های مذهبی خیلی خوبی دارند، برنامه فلسفی خوبی دارند، منتهی یک اشکالی که در آن برنامه‌ها هم هست برنامه‌ها جامعیت ندارد فقط از یک گروه استفاده می‌کنند.
آنا: در برنامه‌های مذهبی هم به نوعی اعمال سیاست می‌شود؟
هاشمی رفسنجانی: بله یعنی اعمال جناح می‌شود شما مثلا فرض کنید که همین الان اگر توفیق دارید شبکه‌هایی که برنامه ماه رمضان را ببینید، چرا یک مداحی در همین شبکه‌ها باید حضور داشته باشد؟ ما مداحان بسیار خوب و خوش صدا داریم و با صداهای خوب با قرائت‌های خوب اصلا در تلویزیون و رادیو راه ندارند یا مثلا از یک معدود روحانی استفاده می‌کنند که فقط مثلا در یک جناح هستند، خب روحانیت شیعه یک روحانیت جهانی است شخصیت‌های بسیار بزرگی در روحانیت شیعه وجود دارند، چهره‌های بسیار ارزشمندی وجود دارند اهل قلم اهل بیان سخن اخلاق فلسفه همه چیز، اما اینکه صدا و سیما مثلا فقط یک طیف خاصی را مورد توجه قرار دهد درست نیست، بنابراین چون یک طیف خاص هستند بیننده‌اش را از دست می‌دهد هم تاثیرش کم است،
یکی از همین سایت‌ها اخیرا یک آمار داده بود که برنامه‌های مذهبی و فرهنگی فقط ۲۵ درصد مخاطب دارد ، ۲۵ درصد در نظرسنجی‌ها که مثلا تاثیر دارد یا من می‌بینم یعنی ۷۵ درصد جامعه این نوع برنامه‌ها را به دلیل اینکه وابسته به یک جناح خاص است نمی‌بینند در حالی که رسانه طبق تعریف امام یک رسانه ملی است متعلق به کل ملت است متعلق به نظام و انقلاب است، باید همه با همه ویژگی‌هایی که دارند در آنجا راه داشته باشند مردم بتوانند ارتباط برقرار کنند، اما متاسفانه این حالت وجود ندارد، یعنی با وجود اینکه برنامه‌های خوب هم دارند ولی چون این اشکال وجود دارد که متعلق به یک طیف و جناح خاص است مردم نمی‌گویند نگاه نکن که می‌گوید ببین چه می‌گوید، متاسفانه الان نگاه می‌کنند ببینند کی می‌گوید نه اینکه چه می‌گوید.
آنا: من از صحبت‌های شما اینجوری برداشت می‌کنم که صدا و سیما فرقی نمی‌کند که در چه حوزه‌ای می‌خواهد فعالیت می‌کند، مهم این است که صدا و سیما در همه ابعاد و حوزه‌ها کاملا سیاست‌زده است؟
هاشمی رفسنجانی: بهتر است بگوییم جناح‌زده است کاش سیاست‌زده بود.
آنا: خاطره‌ای دارید از زمان ریاست خودتان در صدا و سیما و حمایت امام یا فعالیتهای صدا و سیمای زمان جنگ و بعد از آن و کارهایی که تولید می‌شد؟
هاشمی رفسنجانی: امام نسبت به صدا و سیما حساس بودند هم برنامه‌های صدا و سیما و تلویزیون می‌دیدند و هم رادیو گوش می‌کردند، امام می‌دیدند برنامه‌ها را بسیار هم روی برنامه‌‌ها حساس بودند، دقت حضرت امام را می‌توانیم در نوشته‌ای که در سال ۶۶ از ایشان موجود است ببینیم، حوادثی اتفاق افتاد و مکاتبه‌ای شد با امام و ایشان پاسخ دادند، فشار زیادی روی رادیو و تلویزیون وارد شده بود و کیهان یک طومار بزرگ انداخت در نماز جمله عده‌ای امضا کردند علیه صدا و سیما، آقای محمدی گیلانی که حالا مرحوم شدند از اعضای فقهای شورای نگهبان بودند به عنوان سخنران قبل از نماز جمعه دعوت شده بودند در آنجا صحبت کردند آنجا من را به اسم خطاب کردند چون من سابقاً در قم با ایشان آشنا بودم به من گفتند که ” هاشمی آقا محمد من تو را می‌شناسم از قم کوچه ذغالی” این حرف‌هایی که تو می‌زنی این حرف‌ها را امام قبول ندارند امام در مساله فلان تحریرالوسیله جور دیگری می‌گویند شما اینجوری می‌گویی، ایشان آمد آنجا به اصطلاح من را تکذیب کرد که این حرف‌هایی که شما می‌زنید امام اینها را قبول ندارد.
فردای آن روز یک عده در روزنامه نامه نوشتند و به نقل از برخی خانواده‌های شهدا اعتراض کردند، جو خیلی تند شد من رفتم خدمت امام گفتم شما صحبت‌های آقای محمدی گیلانی را شنیدید گفتند بله گفتم آنچه نظرتان راجع به موسیقی و اینها هست به ما بگویید ما که نمی‌خواهیم آخرت خودمان را به دنیای دیگران بفروشیم به ما بفرمایید ما همین جوری عمل می‌کنیم، چون آقای محمدی گیلانی از فقهای شورای نگهبان و منصوب شما هستند حالا اگر کسی دیگری بود من می‌توانستم جواب دهم اما در این مورد خودتان تعیین تکلیف بفرمایید.
امام فرمودند که نه من آن مسائلی که ایشان گفتند را من قبول ندارم، شما بنویسید من جواب می‌دهم، من نامه‌ را خدمت امام نوشتم که وضعیت را شرح دادم، از ایشان سوال کردم ایشان یک جوابی دادند با این مضمون که ( برنامه‌های صدا و سیما بلا اشکال است آموزنده است اکثرا ، لکن به طور نادر خلاف دیده می‌شود که باید دو نکته را تذکر دهم نکته اول اینکه اجنبی گریم نکنند دوم اینکه بیننده از روی شهوت نظر نکند)، از روی شهوت نظر نکند معلوم بود مفهومش چیست این گونه می‌شد که مسئولیتش می‌رود روی بیننده.
اما در مورد گریم من از خدمت امام پرسیدم که حالا این بحث گریم چیست؟ ایشان فرمودند شما قبل برنامه‌هایتان یا بعد از برنامه‌هایتان می‌نویسید که هر کسی چه کاره است، من دقت کردم در بعضی از برنامه‌های شما بازیگر زن دارید ولی گریمور زن ندارید یا بازیگر مرد دارید ولی گریمور مرد ندارید تذکر دادند که اگر اجنبی گریم کند اجنبی یعنی نامحرم گریم کند این کار را نکند.
این ضریب دقت امام را نشان می‌داد و من که شش سال و نیم هفت سال در تلویزیون بودم به عنوان مدیرعامل تلویزیون این نکته را خودم توجه نکرده بودم، بنابراین ایشان برنامه‌های ما را تایید می‌کنند، تایید کردند که آموزنده است حالا مثلا روی ورزش عده‌ای به ما انتقاد می‌کردند، یکی اینکه چرا مردها با شورت می‌آیند ورزش می‌کنند ، یکی کشتی و وزنه‌برداری که مثلا می‌گفتند این تصویر کشتی‌گیر یا وزنه‌بردار را که شما نشان می‌دهید با آن لباسی که پوشیده اینها مثلا تحریک کننده است .
من سوال در مورد ورزش را نکرده بودم و فقط راجع به فیلم و موسیقی و سریال و اینها سوال کرده بودیم، امام خودشان اضافه کرده بودند که برنامه‌های ورزشی هم بلا مانع است یا مثلا بلا اشکال است ، یا در همان سال یک سریال پخش می‌کردیم به نام اشک تمساح، اشک تمساح سوژه‌اش ‌این بود که ضد انقلاب فراری بودند ضد انقلاب و اینها برای انقلاب به اصطلاح برای کشور زاری می‌کردند ، برای پخش این سریال فشار خیلی زیاد شد، طومار و تلفن و انتقاد و مجلس ، انتقادشان هم به به اصطلاح همان نقش بازیگرا بود چون یک صحنه اصلی‌اش این بود که یکی از این طاغوتی‌ها یا فراری‌ها در ایران بود نرفته بود ولی این زندگی مخفیانه‌ای داشت، انتقادها به خاطر حضور بازیگر نقش خانوم بود که حجاب نداشت، موهای بلند بلوندی داشت و شانه کرده بود و ریخته بود و می‌ریخت روی شانه‌اش و مرده هم جلویش نشسته بود تصویربرداری می‌کردند خب این مثلا خیلی باعث انتقاد جاهای مختلف شده از جمله شورای سرپرستی بود، آمدند ۴ قسمت بقیه سریال را در یک قسمت جمع کردند و اعلام کردند که ما دیگر این را پخش نمی‌کنیم یعنی امشب شب آخر است، بعد از این اتفاق از دفتر امام به من زنگ زدند که یک همچین مساله‌ای است شما اطلاع دارید؟ گفتم فکر نمی‌کنم بعد من زنگ زدم معلوم شد که بله مدیر پخش به من گفت که این امشب قسمت آخر سریال است.
من خدمت امام خبر دادم بله همین گونه است امام فرمودند؛ شما اطلاعیه بدید که این برنامه ادامه دارد، بعد گفتند که این جمله را بنویسید در مورد شرعی بودن قضیه از خبرگانی سوال شد گفتند پخش سریال خلاف شرع نبوده در تولید سریال ممکن است خلاف شرع واقع شده باشد، من هم یک بیانیه‌ای نوشتم و گفتم این ۱۳ قسمت بعدش ادامه دارد در خصوص این برنامه‌ هم ضمنا از خبرگانی سوال شد همین جلمه امام و عین جمله امام را نوشتم.
شورای سرپرستی از این بیانیه ناراحت شد بارها گفتند خبره شما کیست؟ همه می‌گویند که این خلاف شرع است تو اومدی میگی این از خبره‌ای سوال کردیم ، بعضی از اعضای شورا بداخلاقی می‌کردند می‌گفتند حتما خبره‌ات را از آمریکا با خودت آورده‌ای با آن مشورت کرده‌ای از این حرف‌ها بعد فشار که خیلی زیاد آمد،
در دفتر شورا بود آنجا یک تلفن سیاسی هم وجود داشت که من گفتم بعد از این توهین‌هایی که شما به من و به خبره‌ام کردید بازم بگم؟ گفتند بگو. گفتم خبره من امام است. این هم تلفن سیاسی بردارید زنگ بزنید دفتر امام بپرسید اگر حرف مرا قبول ندارید، مثل اینکه مثلا یک سطل آب سرد رویشان ریخته باشی خیلی ناراحت شدند، بعد از آن خدمت امام سوال کردم که آقا اینی که فرمودید در پخش سریال خلاف شرع نبود در تولید ممکن است خلاف شرع واقع شده باشد این منظورتان چه بوده؟ ایشان اشاره کردند به همین صحنه زن و مرد. گفتند که آن صحنه اگر این دو تا محرم بودند به هم خب اشکالی نداشت ولی اگر نامحرم بودند شما یک زن و مردی را جلو روبروی هم نشاندید خلاف شرع است من تذکر دادم.
آنا: در صحبت‌هایتان اشاره کردید که صدا و سیما جناح‌بندی شده و یک طیف خاص دارد کارهایش را پیش می‌برد در دی ماه ۹۴ مصاحبه‌ای داشتید و انتقاد کردید از سیاست‌های رسانه و اینکه گفتید به نوعی برنامه‌ها برخی سیاست‌ها به نوعی افراطی است،‌با اینکه این رسانه تاثیر گذاری فراوانی دارد،‌اما نمی‌تواند روی آرای انتخابات‌ها تاثیر بگذارد…
هاشمی رفسنجانی: رسانه و تلویزیون تاثیر فرهنگی از نظر مسائل فرهنگی دارد ولی از نظر سیاسی تاثیرگذار نیست.
آنا: در این خصوص کمی بیشتر توضیح می‌دهید؟
هاشمی رفسنجانی: از نظر فرهنگی رسانه فرهنگ‌ساز است یعنی وقتی در تلویزیون یک چیزی شما می‌بینید ممکن است از فرادای پخش آن برنامه خاص، مردم و جوان‌ها تاثیر گرفته باشند و همان مدل رفتاری و پوششی را انتخاب کنند، ولی از نظر سیاسی نه آن تاثیرگذاری را ندارد، ما رسانه‌های متعددی داریم و محدود به صدا و سیما نیستیم، مردم دو تا سه تا کانال عوض می‌کنند، برنامه و شخص مورد نظرشان را نمی‌بینند تلویزیون را خاموش می‌کنند و دنبال یک رسانه دیگر یا فضای مجازی می‌روند، متاسفانه آنچه در رسانه ملی ما هست دیگر به آن شکل اولیه نیست، جناحی رفتار می‌کند.
مردم اثر گذاری برای افکار و کار سیاسی‌شان را از رسانه ملی نمی‌گیرند البته عده‌ معدودی هستند که هنوز از رسانه ملی جهت و تاثیر می‌گیرند. ببینید ما طبق یک نظر سنجی در جامعه جناحی که امروز به عنوان جناح اصولگرا هست ضریب نفوذش در کشور حدود ۲۰ درصد است جناحی هم که خودش را اصلاح طلب معرفی کرده آن هم همین حدود است، ۲۱ درصد ۲۲ درصد حالا در مواقع مختلف حسب شرایط این ضریب نفوذ اصلاح‌طلبان متفاوت بوده گاهی ۱۸ درصد بوده گاهی تا ۲۴ درصد هم بوده یک جناح دیگر هم داریم به عنوان اعتدال‌گرا که عمدتا در آن زمان آقای هاشمی نزدیک به ۴۰ درصد ضریب نفوذ داشت.
آنا: الان نفوذ این جریان‌های سیاسی در جامعه چه وضعیتی دارند؟
هاشمی رفسنجانی: الان هم این نفوذ را دارند، دو جناح با نفوذ ۲۰ درصد و یک جناح با ۴۰ درصد روی هم ۸۰ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند، ۲۰ درصد جمعیت هم به اصطلاح موسوم به آراء خاکستری هستند افراد جامعه در انتخابات حالا یا شرکت نمی‌کنند یا تصمیم می‌گیرند شرکت کنند و در .همان زمان تصمیم می‌گیرند به چه کسی رای بدهند، نگاه می‌کنند، نگاه می‌کنند که کی چه می‌گوید و کجا هست و نگاه می‌کنند.

ما نزدیک به ۴۰ تا انتخابات در کشور داشتیم، نه تنها تلویزیون و روزنامه‌ها بلکه سایر رسانه‌های موجود هم نتوانسته این ضریب نفوذ را تغییر دهد، یعنی مردم به هر دلیلی به نسبت رای و تصمیمات خودشان تصمیم‌سازی‌ می‌کنند، معمولا این گونه است مثلا دو تا جناح با هم ائتلاف کردند بعد رئیس جمهور یا کاندیدایی توانسته بخشی از آرای خاکستری را هم جذب کند می‌بینیم مثلا با ۷۰ درصد توانسته رای بیاورد یا ممکن است نتوانسته باشد جذب کند حتی بخشی از همین درون این دو تا ائتلافی را هم نتوانسته جذب کند ۵۰ درصد رای آورده ۵۲ درصد آورده یعنی اینها هست رسانه‌ها خیلی اینجا اثرگذار نبود.

آنا: برگزاری مناظرات انتخاباتی که اتفاقی نو در رسانه ملی بود چقدر توانست در جذب آرا خاکستری موفق باشد و تاثیر گذاری سیاسی ایجاد کند؟ این مدل چقدر موفق بود؟

هاشمی رفسنجانی: آن اتفاق هم نتوانست تاثیر بگذارد و تغییر ایجاد کند، ببینید مثلا دو تا جناح اعتدال و اصلاح‌طلب ائتلاف کرده‌اند خب اینها ضریب نفوذشان حدود مثلا ۵۶-۵۷ درصد است یعنی نزدیک به ۶۰ درصد. در انتخابات گذشته دیدیم چقدر سعی کردند دولت را تخریب کنند چه حرف‌هایی که نزدند، اگر ما مناظره‌ها را در نظر بگیریم مسئولین فعلی کشور ما هم قاتل‌اند هم دزد‌ هستند هم فاسدند یعنی چیزی نبود که دیگر نگویند، همه چیز می‌گفتند اگر اینها ملاک باشد باید حرف غیر را هم بپذیریم، از آن طرف مرزها آقای بنی‌صدر می‌گفت ما که از اول گفتیم اینها همه دزد‌ و قاتل هستند کسی باور نمی‌کرد حالا خودشان اعتراف کردند.

بدترین هجمه‌هایی که می‌توانست به نظام بشود از طریق همین مناظره‌ها صدا و سیما اتفاق افتاد، هیچ کسی جرأت نمی‌کند بیاید در خیابان راه برود به رئیس جمهور بگوید تو دزدی تو قاتلی، یا رئیس جمهور برگردد به یک نفر که حالا یک جایی جزء اماکن مقدسه است برود بگوید تو قاتلی تو اینقدر قتل کردی این حرف و نزن این کار و نکن. نتیجه مناظره‌ها واقعا خیلی بد بود من این نوع مناظره را تایید نمی‌کنم.

آنا: حضرت امام در زمان حیات‌شان بسیار تاکید داشتند که مقابله هر سیاستی از سوی آمریکا که به ضرر ایران می‌خواهد اعمال شود باید ایستادگی کرد این ایستادگی در حال حاضر در شرایط سیاسی و اقتصادی امروز چقدر نمود پیدا کرده است و مسئولین چقدر طبق فرمایشات ایشان عمل می‌کنند؟

هاشمی رفسنجانی: چیزی که امام نظرشان بود و به عنوان یک اصل هم همه جا پذیرفته است این است که اصل مذاکره با هیچ جایی هیچ مشکلی ندارد آنچه که مهم است حفظ منافع ملی است. هر کشوری برای خودش یک منافعی را تعریف می‌کند و در ارتباط با کشورهای دیگر هر کسی سعی می‌کند که به نفع منافع ملی خودش حرکت اکند، اگر امتیازی می‌دهد امتیازی می‌گیرد منافع ملی خودش را حفظ می‌کند.

حالا اگر ما با اروپا مذاکره کنیم قطعا به دنبال این هستیم که منافع ملی ما حفظ شود هیچ جا هیچ کس منعی برای این ندارد. در این قضیه اخیر رهبری آمدند ۵-۶ تا شرط گذاشتند که اینها شروط ما است، خب تیم مذاکره کننده اینها را به عنوان دستورالعمل خودش در نظر گرفت و در مذاکره اگر اینها تحقق پیدا کند تیم مذاکره کننده ما مقاومت کنند استقامت کنند به نفع کشور است به نفع نظام است، اگر قرار باشد اینها تحقق پیدا نکند آنجاست که باید بپذیریم که از طریق مذاکره نمی‌توانم کار کنیم به خودمان متکی باشیم.

آنا: حضرت امام می‌گفتند مذاکره هیچ مانعی ندارد؟ حتی با آمریکا؟

هاشمی رفسنجانی: نه اصلا مانعی ندارد مثلا امام در فرمایشات‌شان گفته‌اند اگر آمریکا آدم شود ما با آمریکا رابطه برقرار می‌کنیم، آدم شود یعنی شرط گذاشته بودند برای آمریکا، یعنی برای ما هیچ وقت بحث مذاکره با دولت‌های رسمی در هیچ جا نفی نیست، حالا دولت‌هایی که ایران آنها را به رسمیت نمی‌شناسد جای خودشان را دارد.

اوایل پیروزی انقلاب آفریقای جنوبی همین حالت اسرائیل را داشت اصلا ما آن را به رسمیت نمی‌شناختیم، این دو استثنا بودند که بعد در آفریقای جنوبی انقلاب شد و نلسون ماندلا آمد و وضع کشور خوب شد روابط ما هم با آفریقای جنوبی برقرار شد و خیلی روابط پیشرفته‌ای هم بود و هست الان هم هست، اما اسرائیل یک دولت غاصب است اصلا دولت نیست و برای ما رسمیت ندارد، بنابراین با او مذاکره نمی‌کنیم با او حرف نمی‌زنیم اما آمریکا یک دولت رسمی است وقتی امام می‌گوید اگر آدم شود اگر به منافع ملی ما احترام بگذارد به حقوق ما احترام بگذارد خب مذاکره اشکالی ندارد.

کسی مانع مذاکره نیست الان هم برای مذاکره با اروپا رهبری در عالی‌ترین مرجع نظام آمدند پنج تا شش تا شرط را اعلام کردند و گفتند که اینها اگر این شرایط محقق شود و اروپا بپذیرد مذاکره را ادامه می‌دهیم. نامه‌نگاری که نیست این نوع مسائل در مذاکره می‌تواند مشخص شود معلوم شود بعد مذاکره صورتجلسه‌ای دارد یک امضایی دارد یک مسیری را دارد که باید طی کند، مثلا مجلسی مرجعی وجود دارد، اتحادیه اروپا اعلام کرده اگر این تصمیماتی که ما می‌گیریم مجلس اروپا تایید کند و یا دولت‌های اروپایی تایید کنند، اینها برای تصمیمات خود ضمانت اجرا دارند.

آنا: بعد از اتفاقاتی که برای برجام افتاد و تصمیماتی که ایالات متحده برای این قرارداد گرفته مجددا حرف‌هایی گفته شده مبنی بر مذاکره مجدد آمریکا حالا تحت عنوان برجام ۲
هاشمی رفسنجانی: برجام ۲ را ایران نپذیرفته، در واقع هیچ کس نپذیرفته است، برجام همین برجام است و عین همین هم باید بیاد پیاده شود، بحث آقای ترامپ این بود که برجام را قبول ندارد ، بیاید راجع به توان نظامی ما، راجع به نفوذ ما در منطقه، حضور ما در منطقه مذاکره کند فایده‌ای ندارد ما چیزی به عنوان برجام ۲ را نپذیرفتیم.

آنا: با توجه به حضور یک ساله شما در دستگاه دیپلماسی و تجربه شما، سیاست‌های دستگاه دیپلماسی ما آن موقع با سیاست‌های دیپلماسی الان در بحث ایستادگی مقابل آمریکا چقدر تغییر کرده است و اینکه روند دشمنی‌ها و سیاست‌های ظالمانه آمریکا علیه ایران تفاوت داشت؟

هاشمی رفسنجانی: ببینید ما در آن زمان که البته من فکر میکنم الان هم وجود داشته باشد، جهان را به ۴ قسمت تقسیم کردیم « دولت برادر، دولت دوست دولت عادی دولت خصم » و متناسب با این تعریف نوع روابط‌مان را با این کشورها تعریف کردیم که با هر کشوری چگونه رفتار کنیم یعنی یک تابلویی به قول معروف جلوی ما بود که اگر می‌دیدیم از یک کشوری که حالا در لیست خصم ما است پیامی می‌رسد یا خواسته‌ای مطرح می‌شود ما با خصم او چگونه باید برخورد کنیم و یا با کشور برادر یا با دوست چگونه باید رفتار کنیم.

دستگاه دیپلماسی نمی‌تواند بدون یک چارچوب مشخص کار کند حالا ممکن است ، مثلا دولتی که در آن زمان ممکنه دولت خصم ما بود الان تبدیل شده به دولت برادر زمانه‌اش فرق می‌کند ما آن موقع اول انقلاب صدام دشمن ما بود جنگی علیه ما به پا کرده بود ولی بعد از اینکه صدام سقوط کرد و با این وضعیتی که به وجود آمد الان عراق به عنوان دولت برادر ما مطرح می‌شود، پس رابطه بر مبنای رابطه خصم دیگر نیست تبدیل می‌شود به بهترین رابطه همان رابطه برادری همزیستی مسالمت‌آمیز و همجواری.

قطعا دستگاه دیپلماسی ما هم در حال حاضر همین روند را دارد، آمریکا از ابتدا برای جمهوری اسلامی جز دولت‌های خصم بوده و الان هم هست و قطعا سیاست‌های ما در حوزه دیپلماسی بر اساس چهارچوب روابط خصم اعمال می‌شود .

آنا: شما در حوزه اقتصاد و به طور مشخص در حوزه کشاورزی فعال بودید، الان حوزه سیاست و اقتصاد وضعیتش از نظر شما چطور است؟

هاشمی رفسنجانی: الان مثلا ۶۰ درصد اقتصاد ما زیرزمینی است حالا این آمار درست باشد یا نباشد کار نداریم نمی‌دانم ، منتهی نکته مهمی که جود دارد این است آماری هم که رسما آمدند در رسانه‌ها هم دولتی‌ها هم مجلسی‌ها دادند اقتصاد ما به سه تا اقتصاد سرفصل اقتصادی که در قانون اساسی است تقسیم می‌شود، که یک چهارمی در این سال‌ها از زمان آقای احمدی‌نژاد به آن اضافه شد، آن چهارمی در قانون اساسی نیست آن سه تایی که در قانون اساسی است شامل « اقتصاد دولتی، اقتصاد خصوصی، اقتصاد تعاونی» می‌شود، که سهم اقتصاد را باید روی اینها تنظیم شود.

زمان آقای احمدی‌نژاد یک اقتصاد دیگری اضافه شد به عنوان نهادهای عمومی، که اصلا ما نهاد عمومی در قانون اساسی نداریم ، چرا چون وقتی می‌خواستند اصل ۴۴ را در مجمع تصویب کرد سیاست‌هایش را می‌خواستند اجرا کنند می‌بایست به بخش خصوصی واگذار کنند، دولت احمدی‌نژاد حاضر نبود اقتصاد را به بخش خصوصی واگذار کند آمدند یک فصلی باز کردند به اسم نهادهای عمومی که شامل تعاونی‌های سپاه و ناجا و کمیته امداد و بنیاد مستضعفان و بنیاد ۱۵ خرداد و نهادهایی که عمدتا زیر نظر رهبری بودند.

آمدند سرفصل جدیدی استفاده کردند که وقتی می‌خواهند اقتصاد خصوصی راه اندازی کنند و شرکت‌های دولتی را عمدتا به این نهادها واگذار می‌کنند. اقتصاد ما الان۴ مولفه دارد؛ یک مولفه دولت است، یک مولفه بخش خصوصی، یک مولفه بخش تعاون است ، یکی نهادهای عمومی.

در این تقسیم‌بندی ۱۶ درصد اقتصاد طبق آماری که اخیرا اعلام شده دست بخش خصوصی و تعاونی است، حدود شاید ۳۰ درصد یا کمتر در دست دولت است، بقیه دست نهادهای عمومی است که این نهادهای عمومی اصلا پاسخگو نیستند به دولت بعضا مالیات هم نمی‌دهند، بحثی هم که الان بین آستان قدس رضوی و دولت و اینها مطرح است همین است، اینها می‌گویند ما مالیات دادیم آنها می‌گویند ندادید یا بعضی از سازمان‌های وابسته به سپاه یا مثلا برخی از بانک‌های خصوصی که در کشور هستند که در اختیار دولت نیستند، بنابراین وضع اقتصاد ما اقتصادی نیست که طبق قانون اساسی باشد، این وضع نمی‌تواند حلال مشکلات باشد.

دولت ۳۰ درصد اقتصاد را در دست دارد منتها بار همه چیز چیه روی دوش دولت است، باید همکاری باشد حالا دولت ۳۰ درصد اقتصاد را دارد اما نباید اینگونه باشد که مردم بیکاری می‌بینند دولت را مقصر می‌دانند، تورم می‌بینند دولت را مقصر می‌دانند، نمی‌دانم اعتصاب می‌کنند دولت را مقصر می‌دانند، یعنی دولت شده پیشخوان اما بدون ابزار .

خب ما اگر بخواهیم اقتصادمان خصوصی باشد پس نهادهای عمومی معنا ندارد باید این را منحل کنیم و اقتصاد را بدهیم به بخش خصوصی ، یا بخش تعاونی یا هر بخشی را که قبول داریم، با این شرایط اقتصاد ما نمی‌تواند سامان بگیرد، رهبری می‌آید می‌فرمایند اقتصاد مقاومتی، دولت هم می‌آید ساز و کارش را می‌نویسند آیین‌نامه‌اش را هم تصویب می‌کند همه کارها ولی در اجرا هیچ کس توجه نمی‌کند.

آنا: پس انتقادهای وارد شده به دولت در بحث مشکلات اقتصادی چه می‌شود؟ به هر حال متولی کار اقتصادی دولت است ؟

هاشمی رفسنجانی: دولت وقتی ۳۰ درصد را دارد چه می‌تواند بکند؟ فلان آقا می‌آیند عنوان می‌کنند ۱۰ میلیارد ۱۲ میلیارد می‌گویند کالای قاچاق می‌آید که پارسال می‌گفتند ۲۶ میلیارد است الان این آمار را کم کردند، این کالاهای قاچاق را دولت وارد می‌کند؟ این واضح است که دولت کالای قاچاق را وارد نمی‌کند بعد وقتی بازار از کالای قاچاق اشباع می‌شود شمایی که از مغازه خرید می‌کنید آن تعهد را ندارید که الا و بلا مثلا این روسری حتما ایرانی باشد آن جنسی که زیباتر است را انتخاب می‌کنید، مصرف کننده دو چیز در نظر می‌گیرد یکی کیفیت جنس، یکی قیمت جنس، به این نگاه نمی‌کند که ساخت کجاست.

حالا من می‌گویم آن فرهنگ بی‌هویتی که ما در جامعه داریم می‌گویند کالای ایرانی خوب نیست کالای خارجی بخر خارجی بهتر است، در تبلیغات تلویزیون هم مکرر دیده‌ایم یعنی این یک فرهنگ است.

بازار های ما پر است از کالای ترک و چینی، حتی در شهرهای زیارتی ما هم به جای سوغات ایرانی کالاهای چینی بازار را پر کرده است، با این کار اقتصاد سامان نمی‌گیرد بالاخره اقتصاد یک علم است امکاناتی یک ابزاری می‌خواهد، سال ۹۵ دولت آمد اعلام کرد که اگر من بخواهم نرخ بیکاری را کم بکنم این تعهدی که نسبت به ایجاد فرصت‌های شغلی مولد دارم انجام دهم ۵۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کنم این سرمایه باید اول سرمایه‌گذاری بشود بعد شغل ایجاد شود، خب این سرمایه از کجا می‌آید؟ ما از ۳ جا این سرمایه را تامین می‌کنیم، یکی بخش خصوصی است که متاسفانه بخش خصوصی قوی نداریم که بتواند ۵۰ میلیارد دلار سرمایه را تامین کند، یکی دیگر دولت است که دولت اینقدر پول ندارد که بتواند سرمایه‌گذاری کند در واقع منابع ندارد، سومین بخش هم جذب سرمایه خارجی است، خب خارجی ها هم که اعتماد ندارند، خب وقتی سرمایه نباشد شما چجوری می‌توانید شغل ایجاد کنید چجوری می‌توانی کارخانه بزنید؟

آنا: خب دولت فعلی برای انتخابات هر دو دوره ریاست جمهوری تمام این ویژگی هایی را که شما گفتید در بین شعارهای خود مطرح کردند و برایش وعده دادند…

هاشمی رفسنجانی: اتفاقا ریشه این مشکلات در دولت نهم و دهم است، دولت یازدهم وقتی دولت جدید را تحویل گرفت رشد اقتصادی منهای ۵/۵ درصد بود در ۸ سال دولت نهم و دهم سالی فقط ۱۴ هزار شغل ایجاد شده بود که می‌بایست سالی یک میلیون، یک میلیون و ۱۰۰ هزار شغل ایجاد می‌شد یعنی یک فاجعه که دولت دهم در کشور به وجود آورد که تا الان هم کشور جریمه‌اش را می‌دهد.
آنا: یک طرف مشکلات اقتصادی در حال حاضر و شرایط کنونی کشور، بحث ریخت و پاش‌های زیاد است و تضادی که با مسئله ساده زیستی به خصوص در بین مسئولین وجود دارد،رویکردی که حضرت امام در خصوص بحث ساده زیستی و سفارشاتی که در این باره داشتند چه بود؟

هاشمی رفسنجانی: ببینید امام در بخش ساده زیستی به دو گونه عمل می‌کردند یکی نسبت به زندگی شخصی خودشان که بسیار ساده زیست بودند و واقعا از حداقل امکانات استفاده می‌کردند نمونه‌های خیلی زیادی از زندگی ایشان وجود دارد، مثلا خانه ایشان در نجف ایشان بودند بدون وسیله خنک کننده در آن گرما، چون معتقد بودند باید مثل بقیه مردم آن شهر زندگی کنند، یا حتی در پاریس که تشریف آوردند زمستان خیلی سردی بود حدود یک متر برف بیشتر در نوفل لوشاتو نشسته بود ،‌خانه‌ای که برای امام تهیه شده بود گفته بودند وسایل گرمایشی را خاموش کنید چون مردم در ایران الان اعتصاب کردند کارکنان شرکت نفت می‌گویند نفت نیست امکانات گرمایی نیست من درد آنها را متوجه می‌شوم.

یعنی علی‌رغم اینکه برای امام در پاریس می‌شد بهترین امکانات را فراهم کنیم مااند قصر ورسای، اما امام فرمودند من همین جا جایم خوب است، تجاری از تهران آمدند به من و حاج مهدی عراقی گفتند شما بروید برای امام در یک جا یک خانه خیلی خوبی اجاره کنید ما پولش را می‌دهیم حتی اگر می‌خواهید بخرید ما پولش را می‌دهیم که امام در این حالت نباشند، ما رفتیم خدمت امام گفتیم امام فرمودند نه از طرف من تشکر کنید و بگویید من همین جا جایم خوب است من که نمی‌خواهم اینجا بمانم و بعدا به روحانیت می‌گفتند که اگر روحانیت از شان روحانی خارج شود این به معنی شکست روحانیت است.

امام جمله‌ای می‌گفتند که نباید ما دلبسته به دنیا باشیم، این توصیه اخلاقی امام به همه و به خصوص به مسئولین بود و بعد مهم‌تر از آن عمل خودشان بسیار موثر بود، جالب است بدانید امام زمان اول انقلاب که نظام اقتصادی یا نظام توزیع ما کپنی بود و به هر خانواده‌ای ماهی یک کیلو مرغ می‌دادند هیچ وقت اجازه ندادند که خارج از کپن‌شان بروند برایشان چیزی بگیرند، مثلا اگر یک کیلو مرغ در ماه می‌دادند همان کپنشان را استفاده می‌کردند تابع قانون بودند، فوق‌العاده هم از نظر رفتار خودشان و هم از نظر نظریه‌شان ساده زیست بودند. اما الان وضعیت را نمی‌دانم .

آنا: وضعیت ساده زیستی در مسئولین را؟ اوضاع چگونه است از نظر شما؟

هاشمی رفسنجانی:بله، متاسفانه یک مقدار فاصله سطح زندگی بین مردم و مسئولین خیلی زیاد شده، فاصله طبقاتی بین این دو طیف که خیلی زیاد شده و این اصلا خوب نیست.

آنا: اوایل انقلاب و در زمانی که شما و امثال شما در جمع مسئولین کشور بودید شرایط چگونه بود؟

هاشمی رفسنجانی: ببینید انقلاب ما میراث یک دولتی مثل دولت شاهنشاهی داشت که در دولت شاهنشاهی فاصله طبقاتی بسیار زیاد بود یک قشر مرفه محدودی بودند که وابسته به دستگاه‌های دربار بودند که در مقابلش درصد قابل توجهی از مردم چیزی نداشتند، خب ما وارث آن نظام بودیم اول انقلاب یک شرایطی گذاشته شد که یک مقداری این گپ پر شود یکسری از برنامه‌های کشاورزی املاک که وابسته به دربار پهلوی بود مانند خانه‌ها یا امارت‌ها باغ‌های خیلی زیادی بود مصادره شد،اینها مصادره شد اما به مستضعفین داده نشد رفت تحت مدیریت یک جایی به نام بنیاد مستضعفان که این بنیاد مستضعفان توش حرف و حدیث خیلی زیاد بود الانش هم همیجوری است.

حالا درآمد این کجا خرج می‌شود چی می‌شود من نمی‌دانم، پاسخگو نیست ولی هر چی هر مزرعه خوبی هر خانه خوبی هر کارخانه خوبی اینها که بود اینها به نحوی وابسته به بستگان شاه و سلطنت بود اینها فرمان امام که انقلاب گذاشت مصادره شد رفت تحت محور بنیاد مستضعفان، محور بنیاد مستضعفان کجاست؟ زیر نظر رهبری است. چه کسی می‌تواند از رهبری توضیح بخواهد که مثلا اینها چه شده است؟؟

الان این برج‌ها و این پاساژ‌هایی که در تهران و شمال شهر و همه جا ساخته شده حالا بروید دنبالش ببینید چه کسی ساخته مال چه کسی است چه کار می‌کند اصلا الان یک قشری این وسط در اثر همین به اصطلاح ثروت‌های باد آورده درست شده است.

آنا: البته و متاسفانه خیلی‌هاشان منتسب هستند به دولت و وزرای دولت

هاشمی رفسنجانی: به دولت که نه به نظام

آنا: در این خصوص حرف و حدیث زیاد بود در انتخابات ۹۶ هم در مورد خیلی هایشان اطلاعاتی بیرون آمد که فلان وزیر در فلان ویلا در لواسان دارد زندگی می‌کند.

هاشمی رفسنجانی: بله آنها هم هستند اشکال آنها هم هستند منتها فقط آنها نیستند، یکسری از دولت‌مردها هستند اصلا پاسخگو نیستند سوال بکنید جواب نمی‌دهند، مجمع تشخیص مصلحت نظام وقتی که سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی را تصویب کرد سیاست‌هایش بر این بنا بود شرکت‌های دولتی به بخش خصوصی واگذار شود اما آقای احمدی‌نژاد که رئیس جمهور شد آمد ۵ تا بند دیگر به این اضافه کرد که یکی واگذاری به نهادهای عمومی بود، یعنی واگذاری آن هم بدون به اصلاح در بورس و بدون مناقصه و مزایده ، مانند خیلی از شرکت‌های دولتی از جمله مخابرات الان دست کیست؟

آنا: این رفتار مسئولین و تضاد رفتاری آنها با سیره حضرت امام بی اعتمادی ندارد؟

هاشمی رفسنجانی: متاسفانه اعتماد مردم را از بین برده و از بین می‌برد، یعنی مردم بالاخره یکسری این حرف‌ها را می‌شنوند، یکسری موارد را می‌بینند خب بالاخره ایراد دارد اما باید این نظام پاسخگو باشد که نیست.

آنا: خاطرتان هست آن موقع حضرت امام چه توصیه‌ای به مسئولین داشتند؟

هاشمی رفسنجانی: امام دو سه تا توصیه داشتند که توصیه‌های اساسی بود، یکی اینکه همین بحث ساده زیستی بود، دوم اینکه هر کاری که مردم می‌توانند انجام دهند به مردم واگذار کنند سوم اینکه آقای مسئول شما چیزی نبودی کسی نبودی این مردم هستند که شما را به این پست‌ها و مقام‌ها رساندند قدر مردم را بدانید چهارم اینکه حرمت مردم را نشکنید ، حضرت امام روی اصطلاح هتک حرمت اشخاص و مردم خیلی حساس بودند.

ما عملی شدن این توصیه‌های امام را الان در جامعه نمی‌بینیم ، راحت رسانه‌های ما به اشخاص تهمت می‌زنند، جاهای مختلف یا در تریبون‌های مختلف از جمله تریبون رسمی مجلس یا نماز جمعه که باید اخلاق را در جامعه ترویج کند اما این اتفاق نمی‌افتد، متاسفانه بسیاری از فرمایشات امام و توصیه‌های امام مغفول مانده و نه تنها مغفول مانده بر عکس هم شده یعنی اگر گفتند حرمت شکنی نکنید در مقابل ما اصرار داریم که حرمت مردم را بشکنیم.

آنا: گفتید سازمان صدا و سیما فرهنگ‌سازی‌اش خیلی قوی است و می‌تواند فرهنگ‌سازی کند این به کنار الان ما یک مشکلی جدیدا پیدا کردیم در کشور اینکه نباید اساس همه مشکلات کشور را گره بزنیم به چهار تا موی دخترا که بیرون است و اینها، فرهنگ سازی رسانه ملی گویا در حوزه حجاب خیلی خوب عمل نکرده و اخیرا با پدیده‌ای مواجه بودیم که با رعایت و لزوم داشتن حجاب مقابله می‌کند و متاسفانه می‌بینیم که اعتراض به اجباری بودن حجاب از سوی برخی مسئولین اعلام می‌شود، علیرغم اینکه گفته شده مسئولین باید رهنمودهای حضرت امام را اولویت کاری خود قرار دهند، دیدگاه حضرت امام در خصوص حجاب و لزوم رعایت آن چه بود؟ و الان چه برخوردی می‌شود؟

هاشمی رفسنجانی: امام چادر را حجاب برتر می‌دانستند، اما حجاب برتر فقط چادر نبود، شما مثلاحجاب نوه‌های امام را می‌بینید، آنها در این زمینه نقل قول‌هایی از امام بیان می‌کنند که من نمی‌دانم چیست.

به هر حال آنچه که به عنوان حجاب برتر است یعنی چادر، آن را رعایت نمی‌کنند البته حجاب اسلامی آنچه که در قرآن است و به عنوان حکم برای خانم‌ها آمده است، اگر ما بخواهیم بگوییم حجاب اسلامی که در واقع شما هیچ کدام‌تان آن را ندارید یک چیزی سرتان کردید ولی مطابق با آن چیزهایی که مشخص کردند نیست.

اینکه حجاب در جامعه چقدر الزامی است و چقدر نیست این را من نمی‌توانم روی آن نظر دهم این را باید فقهای ما باید علما اینها نظر دهند خب بالاخره یک بحث بحث اهل کتاب، اهل کتاب در ایران هم هستند تعدادی هستند آیا اینها ملزم هستند حجاب داشته باشند یا نه شرایط محجبه بودن چیست اینها مسائلی است که باید به اصطلاح حوزه‌های علمیه جواب دهند.

مشکلی که الان وجود دارد عرضه لیبرالیسم در برابر فرهنگ شیعه یا تشیع مکتب اهل بیت است، لیبرالیسم مروج یک آزادی بدون قید و شرط است یعنی می‌گوید تو هر کار دوست داری بکن یعنی انسان را آزاد گذاشته است ، در اسلام این نیست در اسلام آزادی مقید است به قید‌ها محدود به حدودی هست حالا مرز این محدودیت‌ها کجاست و برای چه کسی، این پاسخش که باید حوزه‌های علمیه ما تعیین کنند.

متاسفانه روحانیت ما الان این مرزبندی‌ها را روشن نکرده و از آن طرف لیبرالیسم امکاناتی دارد و راحت در رسانه‌های مختلف ترویج می‌شود و از این طرف به اصطلاح تعاریفی که ما در اسلام داریم این به طور وضوح و به اصطلاح مستند گفته نمی‌شود یعنی طرف نمی‌داند واقعا یک جوان ممکن است نخواهد تخلف کند ولی چون آگاهی ندارد چون دانش ندارد چون توجیح نشده راه خطایی را در پیش می‌گیرد. یعنی ما الان تقابل لیبرالیسم با اسلام را داریم برای تبیین خطوط که کار من نیست این کار ،کار حوزه است.

آنا: یکی از بندهای قانون اساسی الزام به داشتن حجاب اسلامی نه حالا مشخصا چادر اما یکی از بندهای قانون اساسی همین است

هاشمی رفسنجانی: بسیار خب حالا این حجاب اسلامی چیست کی باید این را مشخص کند؟

آنا: الان بحث سر این است متاسفانه حالا جریانی به راه افتاده که دارد مخالفت می‌کند با وجود اجباری بودن حجاب متاسفانه یک سری چهره‌های سیاسی دارند حمایت می‌کنند

هاشمی رفسنجانی: من نمی‌توانم پاسخگوی این مورد و اظهار نظر برخی سیاسیون و آقایان باشم

آنا: پس دیدگاه حضرت امام و توصیه ایشان چه می‌شود و لزوم رعایت آن ؟

هاشمی رفسنجانی: امام به خانم‌ها خیلی ارج می‌نهادند و انقلاب را مرهون آنها می‌دانستند مادران را یعنی امام همیشه جنبه‌های مثبت را می‌دیدند و حجاب هم در حدی که گفته شد…. من شخصا از امام نشنیدم ولی در جامعه شنیدم که امام فرمودند چادر حجاب برتر است بهرحال حجاب یک اصل اسلامی است و در جامعه اسلامی لازم‌الاجراست حدود و نوع آن چگونه است راعلما و کارشناسان تعیین می‌کنند و حدود را اعلام می‌کنند مسائل مربوط به اسلام و قوانین اسلامی را هم راهکار دارد همانگونه که فردی وقتی مریض می‌شود به دکتر متخصص مراجعه می‌کند در مسائل اسلامی هم اگر کسی سوالی دارد باید به کارشناس و خبره آن مراجعه کند و پاسخ سوال خود را از او بگیرد.

درباره ی admin2

همچنین ببینید

محمد هاشمی: نسل جدید از ما سوال می کنند که شما انقلاب کردید چه برای ما آوردید؟ آزادی؟ کو آزادی؟!

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران محمد هاشمی: نسل جدید از ما سوال می کنند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *