خانه / نوشته ها / خاطرات / یک بارحضرت امام فرمودند چقدر عکس و تصویر مرا پخش می کنید! این درست نیست:

یک بارحضرت امام فرمودند چقدر عکس و تصویر مرا پخش می کنید! این درست نیست:

محمد هاشمی: امام گفتند نباید به پرچم آمریکا توهین کنید

امام تمام و یا اغلب برنامه‌های تلویزیون را نگاه می‌کرد و مستقیما به خود من می‌گفتند. یادم هست یک گروه ۸ نفره قرار بود از پاکستان بیایند به ایران. دررادیو یکی شیطنت کرد و«ضیاءالحق» را «ضیاءالباطل» خواند. امام من را صدا کرد و گفت: میهمان دعوت می‌کنید، بعد آن را فحش می‌دهید؟ یعنی چی ضیاءالباطل؟ یا یادم هست که ما تصویری پخش کردیم که در آن پرچم آمریکا را کف خیابان نقاشی کرده بودند و بچه‌های سپاه و ارتش از روی آن رژه می‌رفتند. بعد نیز پرچم آمریکا را در مراسم آتش می‌زدند. امام من را خواستند و گفتند که پرچم، نماد ملت آمریکاست ما که با ملت آمریکا دشمنی نداریم. چرا به آن پرچم توهین می‌کنید؟ این صحنه‌ها را نشان ندهید

دانانیوز: مهندس محمد هاشمی رفسنجانی* – به یاد دارم یک بارحضرت امام فرمودند چقدر عکس و تصویر مرا پخش می کنید! این درست نیست.امام همچنین به برخی اخباری را که پخش می‌کردیم ایراد می‌گرفتند و می‌فرمودند: اینها خبر نیست که شما پخش می‌کنید. فلانی با فلانی ملاقات کرد! یا مثلا فلان وزیر با معاون و یا نخست وزیر با یک وزیر ملاقات کرد! این ها که خبر نیست! که شما پخش می‌کنید. احمد هر روز می‌آید پیش من، شما باید هر روز بگویید که احمد به دیدار من می‌آید؟! بلکه مهم این است که چه گفتند؟ چه تصمیمی منطقی و مهمی گرفتند؟ این تصمیم چه عایدی برای مردم دارد؟ و چقدر به معیشت مردم کمک می کند؟ و پیام آن برای مردم چیست؟

امام روی همه فیلم های و مواردی که مورد مناقشه در جامعه بود هم نظرشان را می فرمودند. یک بار به من دو تذکر مهم دادند: اول این که:«اجنبی گریم نکند». ودوم : «بیننده از روی شهوت نظر نکند». من نفهمیدم که« اجنبی گریم نکند»، یعنی چه! خدمت امام رسیدم و عرض کردم : که منظور شما چیست. گفتند شما بعد از پایان برنامه‌ها، می‌نویسید که هر کسی چه کاری انجام داده است. من گاهی دیده‌ام شما اسم گریمور مرد را می‌آورید اما بازیگران فیلم همه زن هستند!من تذکر دادم اگر اجنبی گریم می‌کند، این کار را نکند!خود من بعنوان رئیس صدا و سیما هیچ وقت به این موضوع فکر نکرده بودم. این نکته‌سنجی امام برای من جالب توجه بود.

در مورد فیلم های تاریخی خاطرم هست، سالگرد امیرکبیر بود. هیچ برنامه‌ای نداشتیم. دوستان از سریال سلطان صاحبقران یک ساعت برنامه مونتاژ کردند. آخرین صحنه‌آن برنامه این بود که صورت زن امیرکبیر که خانم فخری‌خوروش آن را بازی می‌کرد، با آرایش غلیظی همراه بود . چهره او تمام صفحه تلویزیون را می‌گرفت، ودرحال گریه بود. این سریال پخش شد. امام فردای آن روز ما را خواست. گفتنتد که این چه بود دیشب پخش کردی؟ گفتم کدام؟ گفت: کی زن امیرکبیر اینگونه بوده؟ اینکارها چیست که شما انجام می‌دهید!

امام تمام و یا اغلب برنامه‌های تلویزیون را نگاه می‌کرد و مستقیما به خود من می‌گفتند. یادم هست یک گروه ۸ نفره قرار بود از پاکستان بیایند به ایران. دررادیو یکی شیطنت کرد و«ضیاءالحق» را «ضیاءالباطل» خواند. امام من را صدا کرد و گفت: میهمان دعوت می‌کنید، بعد آن را فحش می‌دهید؟ یعنی چی ضیاءالباطل؟ یا یادم هست که ما تصویری پخش کردیم که در آن پرچم آمریکا را کف خیابان نقاشی کرده بودند و بچه‌های سپاه و ارتش از روی آن رژه می‌رفتند. بعد نیز پرچم آمریکا را در مراسم آتش می‌زدند. امام من را خواستند و گفتند که پرچم، نماد ملت آمریکاست ما که با ملت آمریکا دشمنی نداریم. چرا به آن پرچم توهین می‌کنید؟ این صحنه‌ها را نشان ندهید

حضرت امام بسیار ریز بین بودند مثلا موضوع در مورد یکی از گوینده‌های تلویزیون و خبر است.آن موقع مملکت در حال جنگ بود. چند نفر از گوینده‌های خبر مجری هایمان خانم بودند. یکی از آن خانمهای گوینده اخبار، خانم مریم ریاضی بود که قبل از انقلاب هم گوینده اخبار بود. بهترین گوینده زن بوده و خیلی خوب هم خبر می‌خواند. آن‌موقع جوی در جامعه راه افتاد که به ما خیلی فشار می‌آوردند که تاوقتی که مرد هست، شما چرا گوینده زن را بکار می‌گیرید. گوینده ها و مجری شما باید همه مرد باشند. من هم گفتم تا وقتی که زن هست چرا از مرد استفاده کنیم .چون الان کشور در وضعیت جنگ است به مردها در جبهه نیاز داریم. کارهایی را که زنها می‌توانند انجام بدهند خب بیایند و انجام بدهند. بحث های جدی با عده‌ای مقدس‌مآبها داشتیم، که کار بالا گرفت. من رفتم خدمت حضرت امام و عرض کردم که ما چنین مسئله‌ای داریم. عده‌ای فشار وارد می‌کنند که مجری زن در تلویزیون نداشته باشید. امام فرمودند شما چه گفتید؟ من هم عرض کردم که چنین جوابی دادم. فرمودند خب ادامه بدهید.

معمولاً پیامهای حضرت امام را مرحوم حاج سید احمدآقا می‌آمدند و می‌خواندند. مناسبتی پیش آمد که حضرت امام می‌خواستند پیام بدهند. احمدآقا با من تماس گرفتند و گفتند که شیفت کاری خانم مریم ریاضی چه زمانی است؟ گفتم برای چه می‌خواهید؟ گفت حضرت امام می‌خواهند بداند. بعد یک روز قبل از اینکه آن مناسبت برسد پیام امام را فرستادند و گفتند که امام فرمودند: بدهید خانم مریم ریاضی پیام را بخواند. ما به خانم ریاضی گفتیم که امام خواستند که شما این پیام را بخوانید. یعنی در برابر آن گروهی که می‌گفتند که زن چرا می‌آید در تلویزیون مجری‌گری می‌کند و یا گوینده خبر می‌شود و فشار می‌آوردند که زن را از صحنه اجتماع حذف کنند، امام اینگونه برخورد کرد. خبر توسط خانم ریاضی خوانده شد و همه چیز تمام شد. درایت امام اینگونه بود و اینگونه مسائل را حل وفصل می‌کردند.

*منبع: قانون آنلاین

درباره ی admin2

همچنین ببینید

ناگفته های محمد هاشمی از انقلاب اسلامی ایران

معرفی کتاب خاطرات محمد هاشمی   کتاب حاضر مجموعه‌ای از خاطرات محمد هاشمی، از شخصیت‌های …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *