خانه / اخبار / محمد هاشمی: ملاک من برای انتخاب «ویژگی‌های نامزدها» است

محمد هاشمی: ملاک من برای انتخاب «ویژگی‌های نامزدها» است

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، محمد هاشمی برادر کوچک‌تر اکبر هاشمی رفسنجانی است. وی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۲ ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده داشت و در فاصله سال‌های ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰ در دولت‌های ششم و هفتم، به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور در امور اجرایی، فعالیت می‌کرد. هاشمی برای مدت ۱۵ سال، از ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.
این فعال سیاسی نزدیک به اصلاح طلبان در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کرد اما صلاحیت وی توسط شورای نگهبان رد شد.
او که عضو حزب کارگزاران سازندگی بود، چند سالی است که از این تشکل کناره‌گیری کرده است. در ادامه گفت‌وگوی این فعال سیاسی را می‌خوانید.
صدا و سیما کار‌های خوبی درخصوص انتخابات انجام داده است
آقای هاشمی، فضای انتخاباتی کشور را چه طور می‌بینید؟
فضای انتخاباتی کشور از دو منظر قابل بررسی است. یکی از منظر رسانه‌ها خصوصا رسانه ملی و مسئولان و یکی هم از منظر مردم. در بخش رسانه خیلی فضا گرم است و صدا و سیما کار‌های خوبی انجام داده است. هر شبکه‌ای که می‌بینیم یک موضوعی درباره انتخابات مطرح می‌کند. رسانه‌های دیگر هم به مسائل انتخاباتی می‌پردازند و بر ضرورت مشارکت مردم تاکید دارند و به فرمایشات و صحبت‌های رهبری استناد می‌کنند.
از این جهت شوق و شور زیادی وجود دارد، اما به لحاظ مردمی و رقابتی به دلیل اینکه شورای نگهبان در تایید و ردصلاحیت‌ها خوب عمل نکرده، احساس می‌شود که عادلانه عمل نشده است.
بعضی از جریانات معترض هستند، چرا که بعضی از شهر‌ها مثلا دو نفر هم نماینده ندارد، بنابراین فضای مردمی ، جناحی و رقابتی مطابق تاکیدات رهبری هنوز شکل نگرفته است و وجود ندارد.
حالا علل مختلفی برایش داریم، مثلا چند شب پیش رئیس دانشگاه تهران یک جلسه‌ انتخاباتی گفت‌وگو محور با حضور نخبگان و جریانات سیاسی برگزار کرد، اما مدعوین معتقد بودند که به دلیل رقابتی نبودن فضا مردم انگیزه مشارکت ندارند، بنابراین باید به مردم انگیزه داده شود.
نمی‌توان چند روز مانده به انتخابات مشکلات اقتصادی مردم را حل کرد
پس می‌گویید راهی برای ایجاد انگیزه مشارکت در مردم وجود ندارد؟
من نمی‌گویم وجود ندارد. اما چند روز بیشتر تا انتخابات باقی نمانده! مثلا فرض کنید مردم اگر به خاطر مشکلات اقتصادی و معیشتی و گرانی‌ها، انگیزه نداشته باشند، در این چند روز که نمی‌توان کاری کرد و قیمت‌ها را کنترل و تورم را کم و ارزش پول ملی را بالا برد تا انگیزه پیدا کنند.
یعنی در این چندروز فرصتی نیست. این‌ها کار‌هایی است که در بلند مدت باید توسط دولت کنترل شود که اگر فرض کنیم از اول کار دولت دوازدهم و سیزدهم کاری انجام نشده، آن طور که شرایط مطلوب مردم مهیا شود در این چند روز هم دیگر نمی‌شود کاری انجام داد.
قانون بیست و دو سال از حیات سیاسی اشخاص را محدود کرد/ چرا تعداد تاییدصلاحیت شدگان خانم کم است؟
در حق زن‌ها اجحاف می‌شود. بانوان نیمی از جمعیت جامعه هستند و در بین آن ها افرادی با تحصیلات عالی، ویژگی‌ها و تجارب بالا وجود دارند، اما نسبت کسانی که تایید صلاحیت شدند بین زن و مرد برابر نیست و اکثرا آقایان هستند، یا مثلا قشر جوان دهه هشتادی در عرصه وجود ندارند یکی از معضلات ما این است که اولا ،قانون سن شرکت در انتخابات به عنوان کاندیدا را از ۳۰ تا ۶۵ سال تعیین کرده در حالی که افراد زیر سی سال بسیاری تحصیلات عالی دارند اما نمی‌توانند به عنوان نامزد در صحنه انتخابات حضور پیدا کنند.
این باعث شده قشر جوانی‌ که بین ۱۸ تا ۳۰ سال هستند، انگیزه نداشته باشند. مثلا فرد جوان می‌گوید وقتی من نمی‌توانم نامزد شوم چه دلیل دارد در انتخابات شرکت کنم؟ یک جوان ۳۰ ساله بهترین سال‌های زندگیش را در دوران انقلاب سپری کرده است، از طرفی در سن بالا هم محدودیت داریم، الان دیگر سن ۶۵ سال سن پیری نیست! بلکه خانم‌ها و آقایان در سن ۷۰ ساله هم توانمند و فعال هستند اما قانون انتخابات آن‌ها را حذف کرده است. ما فرد ۸۰ ساله هم داریم که فعال است بنابراین ۶۵ تا ۷۵ می‌شود ۱۰ سال، از ۱۸ تا ۳۰ سال هم ۱۲ سال که مجموعا ۲۲ سال با قانون برای پویایی سیاسی یک نفر هدر رفته است پس چطور مشارکت را بالا ببریم؟ قانون گفته جوان ۱۸ ساله می‌تواند ازدواج کند، کار کند، گواهینامه رانندگی بگیرد، اگر جرمی مرتکب شود او را به دادگاه می‌برند. یعنی ویژگی‌هایی که جوان ۳۰ ساله دارد یک جوان ۱۸ ساله هم دارد.
البته شاید مشکل اصلی جوانان مسائل اقتصادی باشد، نه این که صرفا بتوانند بیایند و خود کاندیدا شوند؟
من بحث قانون را می‌کنم. صحبت شما در مواردی می‌تواند درست باشد. اما قانونی که صراحتا ۲۲ سال از عمر فعالیت‌های سیاسی یک نفر را محدود کرده بی تاثیر نیست. از آن طرف شورای نگهبان تعداد زیادی را رد صلاحیت کرده بنابراین چیزی نمی‌ماند. در صورتی که یکی از فاکتورهای انگیزه مشارکت افراد این است که خود برای تغییر شرایط کشورشان تلاش کنند، اما ما بیش از ۵۰ درصد جامعه‌ را حذف کرده ایم.
خانم‌ها ۵۰ درصد جامعه ما هستند، در دانشگاه‌ها هم دیدیم خانم‌ها درصد بالاتری از آقایان حضور دارند. در مبحث سن هم وقتی یک خانم ۱۵ ساله می‌شود بالغ است و می‌تواند ازدواج کند و فرزند بیاورد. فرض کنید شورای نگهبان اعلام کند که ۳ هزار نفر در تهران تایید صلاحیت شدند، از این ۳ هزار نفر باید ۱۵۰۰ نفر خانم‌ها باشند. اما چندنفر هستند؟ ۱۰۰ نفر هم نیستند. خیلی تعدادشان کم است. این‌ها را ما حذف کردیم؛ بنابراین شرایط مشارکت و فضای انتخابات بین مردم خیلی سرد است. چون انگیزه وجود ندارد.
وقتی به من اجازه شرکت نمی‌دهند چرا باید شرکت کنم؟ در کشور‌های اسلامی خانواده به عنوان واحد اجتماعی تلقی می‌شود و بحث‌های سیاسی در آن خیلی داغ است . مثلا اعضای خانواده برای راهپیمایی رفتن هم با یکدیگر بحث تبادل نظر می‌کنند. حالا وقتی که انگیزه‌ای وجود نداشته باشد دیگر خانواده کاری ندارد. بحث هم بشود می‌گویند برای چه شرکت کنیم؟ به این دلایلی که عنوان کردم در بُعد رسانه‌ای و مسئولان فضای انتخابات پرشور و گرم است راجع به انتخابات و مشارکت بحث می‌شود، اما مردم آن طور که دارای انگیزه باشند نیستند.
رهبر انقلاب فرمودند اگر مشارکت پایین باشد باعث شکل‌گیری مجلس ضعیف می‌شود. از طرفی رسانه‌های خارج نشین تلاش دارند تا انتخابات را کم رنگ کنند؛ شما مشارکت را در این دوره چقدر مهم تلقی می‌کنید؟
مشارکت ربطی به این دوره ندارد. مشارکت همیشه در مسائل اجتماعی و سیاسی تعیین‌کننده است البته ما دشمن داریم و آن طرف آب هم عده‌ای هستند که رسانه‌های مختلفی دارند و علیه موجودیت نظام جمهوری اسلامی تبلیغ می‌کنند و خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، مشارکت بالا بازدارنده خواهد بود مشارکت در انتخابات اصلی است که همه روی آن تاکید دارند و این چهل و یکمین انتخاباتی است که برگزار می‌شود.
نه برچسب اصولگرایی به خودم می‌زنم نه برچسب اصلاح‌طلبی
در جلسات جبهه اصلاحات شرکت می‌کنید؟
خیر اگر بخواهم بگویم عضو کدام تشکل هستم، نه برچسب اصولگرایی به خودم می‌زنم نه برچسب اصلاح‌طلبی.
پس حالا که خودتان را منتسب به جریان خاصی نمی‌دانید اگر بخواهید رای بدهید، به سمت قالیباف می‌روید یا مطهری؟ نظر شما به کدامیک نزدیک است؟
تفکر من به مطهری خیلی نزدیک‌تر است. علی مطهری بسیاری از افکارش برگرفته از پدرش است.
یعنی تفکراتشان را منشاء تحول در مجلس می‌دانید؟
اگر اجرا شود بله.
مطهری همه این‌ها را مرتب تهیه کرده است. یعنی همه آن چیز‌هایی که یک نظام حکومتی نیاز دارد، این‌ها را آقای مطهری از قرآن و نهج‌البلاغه و اصول اسلام آورده او حتی قبل از انقلاب در دانشگاه تهران سخنرانی می‌کرد، اما قالیباف هیچ سابقه دینی و علمی ندارد! یک پاسدار بوده در حد یک پاسدار ما ایشان را می‌شناسیم، ایشان تئوریسین اسلام نبوده و چیزی نمی‌داند.
مطهری اگر نگوییم در جمهوری اسلامی بی‌نظیر است، کم‌نظیر است که البته از نظر من بی‌نظیر است.
پس شما اصولگرای اصلاح‌طلب هستید، اما تفکرتان به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر است!
امام خمینی بزرگترین اصلاح‌طلب و بزرگترین اصولگرا بودند. اسلامیت و جمهوریت نظام دو رکن تفکیک‌ناپذیر هستند. یعنی ما نمی‌توانیم به نام اسلام علیه جمهوری باشیم یا به نام جمهوری علیه اسلام باشیم. هر کدام به جای خودشان باید محفوظ باشند.
حقوق زن که مطرح می‌شود، فردمحوری است، نوع آزادی که برخی می‌گویند بی‌بندوباری است، ولی در اسلام آزادی است، اما بی‌بندوباری نیست. این را مطهری تبیین کرده است، درست توضیح داده است.
قانون اساسی ما، سندی است بعد از انقلاب باقی مانده و ثمره کار افرادی است که بحث اسلامی آن را ارادی مثل مطهری و شهید بهشتی و امثال آن‌ها بودند و بحث حقوقی آن هم افراد دیگری و بخش‌هایی از آن از قوانین کشور‌های دیگری گرفته شده است.
مردم شب می‌خوابند صبح بیدار می‌شوند نصف پولشان رفته!
عملکرد مجلس یازدهم را در این ۴ سال چه طور ارزیابی می‌کردید چقدر در جهتی که باید می‌رفت پیش رفته است؟
مجلس دو وظیفه دارد؛ یک وظیفه نظارتی و یک وظیفه تقنینی و قانونگذاری. اگر متناسب با مشکلات مردم قانونی بگذارد و اجرا شود مشکلات برطرف می‌شود. مثلا ما قانون مبارزه با فساد داریم، اما نظارت هم لازم است تا قانون خوب اداره شود که فساد برداشته شود، اما با وجود این قانون متاسفانه فساد‌های کلانی انجام می‌شود این معنایش چیست؟ یا قانون مشکل دارد یا نظارت نیست.
مجلس وظیفه‌اش را انجام نداده است. در عمل است، اگر ما قوانینمان را همان‌طور که تصویب می‌شدند اجرا می کردیم این مشکلات را نداشتیم. مشکلات کشور به این معناست که یا قانون نداشتیم یا اگر داشتیم خوب اجرا نشده است.
اگر قانون نداشتیم مجلس باید قانون تصویب می‌کرد اگر قانون بود، بد اجرا شده و نظارت مجلس ضعیف بوده که نظارت نکرده است. پس با توجه به وضعیت بحرانی کشور، وضعیت خوب نیست ، کاهش ارزش پول ملی یعنی از بین رفتن دارایی و ثروت مردم، شب مردم می‌خوابند نصف پولشان رفته، چرا؟ چون دلار ۵۵، ۶۰ هزار تومان شده است. البته این مسائل فقط مختص به این دوره هم نیست، تقریبا از دوره احمدی‌نژاد شروع شد، در دوره احمدی‌نژاد ارزش دلار یک دفعه چند برابر شد.
یکی از نیاز‌های جوانان ما اشتغال است، ما کشور بسیار بزرگ با منابع غنی داریم، ما هم نفت، هم معدن و نیروی کار داریم. ایران از جهت منابع طبیعی کم‌نظیر است. ۳ کشور در دنیا بودند که شرایطشان مناسب بود، یکی ایالات متحده آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی و ایران. این سه کشور نفت، معدن و نیروی انسانی داشتند.
ایران خوب از منابعی که داشت استفاده نکرد، بیکاری زیاد است، اشتغال که نباشد فساد ایجاد می‌شود، گرانی ایجاد می‌شود و این‌ها تنها ربطی به دولت سیزدهم ندارد. از سال ۸۴ به بعد این مسائل شروع شد.اگر بخواهیم عملکرد مجلس به عنوان دستگاهی که هم متولی قانونگذاری و هم متولی نظارت است، ارزیابی کنیم، خوب عمل نکرده است، چون مشکلات زیاد است.
بالاخره قانونگذاری و نظارت وظیفه مجلس بوده در همه دولت‌ها از مجلس اول تا الان. از روز اول وقتی که جمهوری اسلامی تشکیل شد و قانون اساسی نوشته شد، یکی از ارکانش مجلس بود، مجلس، قوه قضائیه، قوه مجریه. مجلس وظیفه‌ای که عرض کردم از روز اول بر دوش او بوده. هر جا خوب عمل کرده وضعیت خوب بوده و هر جا وضعیت بد بوده، بد عمل کرده است.
وظیفه مجلس دوازدهم چیست؟ مردم چه انتظاری از مجلس دوازدهم دارند؟
به تعبیر مقام معظم رهبری مجلس انقلابی، مجلسی است که مشکلات را بشناسد و راه حل‌ها را داشته باشد و به آن عمل کند. مجلس و نماینده وقتی این مسائل را آگاه باشد و راه حل هم داشته باشد و بتواند مسائل را برطرف کند می‌شود مجلسی که به نظر من موثر است. اگر فقط حرف زدن و دعوا کردن و نماینده علیه وزیر بگوید و وزیر را استیضاح کند، این‌ها نتیجه اصلاحی نمی‌دهد. بالاخره خوشحال است ممکن است که مسئله شخصی‌اش را حل کرده و آمده چند تا حرف هم به وزیر زده است. فرض کنید که وزیر را مورد خطاب قرار داده و حرف‌هایی را مطرح کرده است این چه سودی دارد؟ باید فردی باشد که هم مشکلات را بشناسد و راه حل داشته باشد و بزرگتر از آن شجاعت و عملکرد داشته باشد.
ما چندین سال است که گرفتار برجام و روابط خارجی و این مسائل هستیم. یک سری از مشکلات ناشی از این موضوع است. مسئولان ما شجاعت ندارند که بگویند مشکلات از این است پس بیاییم قضیه را حل کنیم. فقط سخنرانی می‌کنند. ترامپ آن طرف دنیا برجام را پاره کرد، نماینده مجلس ما هم این طرف برجام را آتش زد! اینکه به درد نمی‌خورد و مشکلات آن‌ها را حل نمی‌کند.
اگر برجام برای ایران مفید نبود آیا ترامپ آن را پاره می‌کرد؟ اما، چون مفید بود آن را پاره کرد تا عمل نشود و ایران بهره‌ای هم از آن نبرد. نماینده ما هم آمد در مجلس ژست انقلابی گرفت و در مجلس آن را آتش زد و گفت این به درد مردم نمی‌خورد.
گفتنی است طبق قانون انتخابات حداقل سن برای نامزدی در انتخابات ۳۰ سال تمام و حداکثر ۷۵ سال تمام است که مصاحبه شونده اشتباها به ۶۵ سال اشاره کرده است.

درباره ی admin2

همچنین ببینید

توطئه و تخریب خانواده مرحوم آیت الله هاشمی تمامی ندارد

درآستانه هفتیمن سالروزرحلت آیه الله هاشمی رفسنجانی ضدانقلاب کذاب مطالبی درخصوص دستوردفترمقام معظم‌ انقلاب نسبت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *