اطمینان حسن روحانی به درستی مسیری که دولت یازدهم در حوزه سیاست خارجی پیمود و توانست بخش عمدهای از پیروزی او در انتخابات مجدد برای پاستورنشینی را تضمین کند، او را مصمم به تلاش برای ادامه این راه در دور دوم ریاست جمهوری خود کرد. راهی که گرچه موافقان بسیار و البته مخالفان فراوان داشت، اما برای رئیسجمهور، به مثابه برگ برنده محسوب می شد. او اما در دولت دوم خود از چند ناحیه در تیررس قرار گرفت؛ از اعتراضات دی ماه ۹۶ و خروج آمریکا از برجام تا ناتوانی اروپایی ها در جبران ضرر ایران در چارچوب برجام و کاهش اعتماد عمومی به ساختار حاکمیتی. اکنون در نیمه دوم دولت دوازدهم، انتقادات و پیشنهادها برای بهبود شرایط در مدت زمان باقی مانده از عمر دولت دوازدهم از سوی سیاستمداران، اقتصاددانان، جامعه شناسان و … مطرح میشود. هرکدام اما اولویتهایی را برای دولت مطرح کرده اند؛ گروهی از اقتصاد میگویند، عده ای فرهنگ را لازمه توسعه و توجه میدانند و برخی نیز تمرکز بر سیاست از جنس داخلی و خارجی اش را اولویت می پندارند. برای نمونه، محمد هاشمی رفسنجانی، فعال سیاسی و عضو پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت وگو با «اصفهان زیبا»، توجه به ضرورت معیشت مردم و رفاه عمــــــومی را از مهمترین اولویتهای دولت برای بهبود شرایط کشور در فرصت باقیمانده دانستـــــــه و میگوید: «پرداختــــــن به مشکلات اقتصادی و الزام برای رفع آنها در شکلگیری بسیاری از فرصتها برای مردم موثر است. ایجاد فرصتهای شغلی، توجه به تولید داخلی و رفع موانعی که بر سر راه تولید قرار دارد، مبارزه با تورم و افزایش ارزش پول ملی در عوض کاهش آن، از جمله مسائل مهمی است که دولت باید در فرصت باقی مانده تا پایان عمر دولت دوازدهم مورد توجه قرار دهد، چراکه با پرداختن به آنها بسیاری از مشکلات کشور که ریشه در حوزه اقتصاد دارد، برطرف میشود.»
مشکلات فرهنگی ریشه در اقتصاد دارد
هاشمی در توضیح اولویت بعدی دولت برای کنترل شرایط کشور، تصریح میکند: «موضوع مهم دیگری که دولت باید بسیار به آن اهمیت دهد، مسائل فرهنگی است، چراکه انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی- مذهبی و دینی بوده است و ضرورت پرداختن به فرهنگ جامعه و مبارزه با ناهنجاری هایی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، بسیار حائز اهمیت است. برای مثال، این روزها در ایران معضل طلاق روز به روز در حال افزایش و از آن طرف، روند ازدواج رو به کاهش است؛ خانواده در اسلام، یک واحد اجتماعی است که در حال حاضر این ساختار بسیار متزلزل شده و تنها دلیل این امر عواملی است که ریشه در مسائل اقتصادی جامعه دارد.» او ادامـــــه میدهد: «هنگامی که پای صحبت جوانان مینشینیم و دلایل آنها را برای اجتناب از ازدواج یا اقدام به طلاق پرس و جو می کنیم، تنها جواب آنها نداشتن توانایی در اداره خانواده به دلیل مشکلات اقتصادی است. آنها ترجیح می دهند خود به تنهایی در برابر این مشکلات قرار بگیرند تا با تشکیل خانواده افراد بیشتری را درگیر نکنند. بنابراین با توجه به این شواهد، درصد بیشتری از مشکلات فرهنگی ریشه در اقتصاد دارد. از سوی دیگر، اولویت مردم برای ایجاد شرایط زندگی بهتر، بیشتر به سمت مسائل اقتصادی است تا دیگر موضوعات.»
تعامل سازنده با جهان ضرورت اداره هر کشور است
عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام سومین گام دولت تا یک سال و نیم مانده تا ۱۴۰۰ را تعامل سازنده با دیگر کشورها و توجه بیشتر به سیاست و روابط خارجی کشور عنوان میکند. او یاد آور میشود که هیچ کشوری بهتنهایی نمیتواند نیاز های خود را برطرف کند و نیازمند ارتباط سازنده با کشورهای مختلف است که لزوم پرداختن به این ارتباط ابتدا در منطقه و پس از آن در کل جهان باید مورد توجه قرار گیرد. هاشمی میگوید: «جهان، جهان تعامل است و این ارتباط باید دوطرفه انجام شود، نه یک سویه؛ تعامل سازنده با جهان دو حالت دارد، کالایی که تولید میکنیم یا در اندازه نیاز و مصرف داخلی کشور است یا افزون بر آن؛ در هر صورت کالا صادر می شود یا در شرایط برعکس، کالای مورد نیاز کشور، وارد می شود و این عمل یک ارتباط دوسویه با کشورهای دیگر را می طلبد.» این فعال سیاسی ادامه می دهد: «تعامل سازنده با جهان یکی از ضرورتهای اداره درست هر کشور است. هیچ کشوری در همه زمینه ها استقلال کافی برای اداره خود و خودکفا بودن را ندارد. البته عمده مسئولیت این ارتباط با دولت است، اما دولت هم به تنهایی نمیتواند اقدام به تعامل با جهان کند و همکاری و هماهنگی قوای سه گانه با برنامه ای مشخص و هدفمند را در کنار نقشه راه تثبیت شده میطلبد.» هاشمی همچنین در خصوص تکلیف مطالبات مردم و اینکه چه نهادی در مقابل آن پاسخگو است، میگوید: «مطالبات مردم عمدتا از قوه مجریه نیست، این خواسته از کل نظام است. همه سازمانها و نهادها در کشور سهمی در جوابگویی به این مطالبات دارند. افراد در همه حوزه ها و ارگانهای کل کشور، چه امنیتی، اقتصـــــادی و چه سیاسی، موظفاند تدابیر اســـــاسی را برای پاسخگویی به مطالبات مردم درنظربگیرند.» او همچنین در خصوص نزدیکی و اتحاد دولت با احزاب و دولتمردان، به منظور پیداکردن راهی برای رفع مشکلات کشور می افزاید: «در کشور ما تکثر آراء و عقاید، بسیار است. کشور نیاز به وحدت و انسجام ملی دارد. بعضی از تشکلها خواسته هایی دارند که مربوط به دولت میشود و برخی مربوط به دیگر قوا در حاکمیت است. درمجموع، باید این مطالبات در هر بخش از کشور اولویتبندی شود و اصل بر رفع نیازهای مردم در کشور باشد. مشکلات معیشتی باید اولویت اول دولت باشد و مابقی مسائل هم باید تا هنگامی که امکان پاسخگویی به مطالبات مردم وجود دارد و فرصت است، مورد توجه قرار گیرد.»