خانه / اخبار / منافع ملی(( تقابل))یا ((تعامل)) ؟

منافع ملی(( تقابل))یا ((تعامل)) ؟

رابطه منافع ملی و چالش های پیش روی کشورها
تعریف منافع ملی – اندیشمندان حوزه حقوق و روابط بین الملل منافع ملی را آن دسته از منافعی می گویند که دولتها در یک برهه زمانی خاص باتوجه به شرایط سیاسی فرهنگی – امنیتی و اقتصادی، سیاست خارجی خود را برمبنای آن تنظیم می کنند و در روابط خود با سایر کشورها در پی تحقق آن میباشند.
سؤال اساسی این است که در شرایط فعلی جهانی و منطقه ای (( منافع ملی)) جمهوری اسلامی چیست؟
و منافع ملی کشورهای دیگر در ارتباط با جمهوری اسلامی چگونه تعریف شده اند؟
از آنجائیکه زیربنای جمهوری اسلامی ایران مکتب اهل بیت یا مذهب تشیع میباشد و هدف در مکتب اهل بیت ، احیای ارزشهای اسلامی رساندن انسان به سعادت است. پر واضح است که جمهوری اسلامی ایران همانند سایر کشورها منافع متنوع و متعددی دارد که برای تأمین آنها باید بر حسب اهمیت ، ضرورت و فوریت الویت بندی شوند. از این رو الویت بندی منافع ملی خود یک امر بسیار مهم در سیاست خارجی است که آزادی اندیشه را می طلبد به گونه ای که تصمیم گیرنده سیاست خارجی باید به دور از منافع فردی، گروهی، حزبی، جناحی دست با الویت بندی بزند.
با این مقدمه نگاهی گذر ا به ((منافع ملی)) در دولتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی جمهوری اسلامی می اندازیم.
۱-منافع ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دولت موقت، منافع ملی و باتوجه به شعار ((نه شرقی نه غربی – جمهوری اسلامی)) مردم و شعار نه شرقی – نه غربی – جمهوری اسلامی و استقلال و آزادی جمهوری اسلامی بعنوان منافع ملی و هدف عالی جمهوری اسلامی و مطالبات مردم تلقی میشد. از این رو جهت گیری سیاست خارجی دولت موقت از ائتلاف و اتحاد با غرب در رژیم شاهنشاهی به ((عدم تعهد)) تغییر یافت و در حقیقت برداشت دولت موقت از (( عدم تعهد)) همان سیاست موازنه منفی زمان دکتر مصدق بود . که روابط با شرق و غرب را مبتنی براحترام متقابل و منافع طرفین میدانست.
تغییر شعار نه شرقی نه غربی و استقلال و آزادی مفهومی کاملاً ملی و دفاعی داشت. منظور از آن احراز استقلال همه جانبه خودمان در برابر بیگانگان و ابرقدرتها و عدم اتکا به بلوکهای شرق و غرب چه به لحاظ سیاسی – اقتصادی و نظامی و چه به لحاظ اخذ و اقتباس ایدئولوژی از مکتبهای مارکسیستی در اواخر دولت بازرگان شعار فوق به لحاظ منظور و محتوی دچار تغییر و تحریف و تعمیم گشت رفته رفته علاوه بر جنبه تعرضی سیاسی حالت غرب زدائی و وسعت فرهنگی و دانشگاهی پیدا کرد.
در این ایام دولت موقت در مارس ۱۹۷۹ یعنی یکماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران را از عضویت در سازمان پیمان مرکزی ((سنتو)) خارج کرد و در این دوران ایران به نهضت ((غیر متعهدها)) ملحق شد. براساس همین راهبرد دولت موقت قرارداد کاپیتولاسیون که بین رژیم شاه و دولت آمریکا منعقد شده بود در ماه می ۱۹۷۹ لغو کرد و در اکتبر ۱۹۷۹ (یک روز پس از تصرف لانه جاسوسی) نیز پیمان دفاعی ایران و آمریکا را که در مارس ۱۹۶۰ امضاء شد ه بود باطل اعلام کرد.
در همین حال دولت بازرگان برای توازنی میان آمریکا و شوروی در سیاست خارجی ایجاد کند قراردادهای نظامی با این کشور و همچنین مواد ۵ و ۶ معاهده ۱۹۲۱ را ملغی اعلام کرد.
دکتر ابرایم یزدی وزیر خارجه دولت موقت راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را ((بی طرفی مثبت)) عنوان نمود.
در عین حال دولت موقت گامهای عملی در راه اعتمادسازی و بازسازی و عادی سازی روابط با غرب و آمریکا برداشت. در این راستا آقای مهندس بازرگان و آقای دکتر ابراهیم یزدی با برژینسکی ملاقات کردند. در حقیقت دولت موقت به دنبال اصلاح رابطه با غرب مخصوصا آمریکا بود که این برخلاف شرایط سیاسی و اقتصادی آن روز جامعه بود. که همین امر باعث سقوط دولت موقت گردید.
۲-منافع ملی در دوران جنگ تحمیلی – بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی – منافع ملی در بعد داخلی احیاء ارزشهای اسلامی و طاغوت زدایی از قوانین و مقررات و ادارات و سازمانهای دولتی و مراکز آموزشی و به ترویج رفتارهای اجتماعی در سطح مردم و مسئولان
و در بعد خارجی :
صدور انقلاب، حمایت از نهضت های آزادی بخش و حمایت از مستعضفان.
ابرقدرتهای شرق و غرب و دولتهای منطقه ای وابسته به آنها با اتخاذ سیاست ((اسلام هراسی و ایران هراسی )) که منافع خود را در خطر میدیدند برای مقابله و شکست انقلاب و تغییر جمهوری اسلامی – رئیس دولت بعثی عراق را که بعد از جمال عبدالناصر به دنبال رهبری جهان عرب بود تجهیز و تحریک نمودند به جمهوری اسلامی حمله نظامی کنند با این تصور که ایران به لحاظ نظامی ضعیف شده است و نمیتواند در برابر ارتش مجهز عراق مقاومت کند و صدام میتواند کمتر از یک هفته تهران را تسخیر و جمهورری اسلامی ایران را سرنگون کند.
اما با رهبری پیامبرگونه امام خمینی (ره) و حضور یکپارچه مردم در صحنه های مختلف طولانی ترین جنگ قرن بعد از جنگ ویتنام پس از ۸ سال بدون هیچ دست آوردی برای صدام و حامیانش پایان یافت و سازمان ملل صدام را آغازگر جنگ معرفی نمود.
سقوط شاه و پیروزی نهضت اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران – شکست صدام و حامیانش در جنگ نابرابر هشت ساله و اعلام سیاست حمایت از مستعضفین جهان، مکتب اهل بیت (ع) و ایران اسلامی را به عنوان قدرتی شکست ناپذیر و اصلاحگر در جهان آلوده به شرک و کفر تثبیت نمود و نظام بین المللی که مبنی بر دو ابر قدرت شرق و غرب تعریف شده بود را به چالش کشید و نظام چند قطبی جایگزین نظام تک قطبی ظالمانه گردید. با نامه امام به گورباچف کمونیسم به موزه تاریخ سپرده شد و نظام تک قطبی غربی با چالش های جدی داخلی و بین المللی مواجه و روبه نابودی است.
۳- منافع ملی و سیاست خارجی در دولت آیت اله هاشمی رفسنجانی (سازندگی) قبل از ورود به این بحث لازم است نگاهی گذرا به وضعیت کشور بعد از جنگ بنمائیم – چون آغاز دولت سازندگی مصادف است با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ ۸ ساله همچنانکه قبلاً اشاره شد – سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی دستخوش تغییر و تحولات جدی گردید. یکی از بارزترین این تغییرات خروج ایران از زمره متحدین آمریکا و بلوک غرب و پیوستن به بلوک کشورهای غیر متعهد با انتخاب شعار ((نه شرقی و نه غربی)) برای سیاست خارجی خود بود. اتخاذ این سیاست خارجی و پیگیری اصل ((صدور انقلاب)) حمایت از مستعضفین حمایت از نهضت های آزادی بخش – مبارزه با استکبار واستثمار که در اصول ۱۵۲ و ۱۵۴ قانون اساسی مورد اشاره قرار گرفته اند – واکنش نظام بین الملل و منطقه را در برابر انقلاب اسلامی ایران به همراه داشت. کشورهای عرب منطقه به همراه آمریکا با استفاده از ادعاهای قدرت طلبی و رهبری منطقه که در صدام حسین وجودداشت. جنگی ناخواسته را بر ایران تحمیل نمودند تا انقلاب اسلامی ایران را در نطفه خفه کنند. اگرچه جنگ نتوانست خواسته های اولیه حامیان آنرا برآورده سازد – اما به میزان زیادی از توان اقتصادی و نظامی ایران کاست بدهی های خارجی و کسری بودجه کاهش میزان تولید کمبود سرمایه – فقدان سرمایه گذاریهای کلان در زیر ساختهای کشور به علت اولویت نیازهای جنگ – کاهش درآمد ارزی کشور – خسارت و خرابی های ناشی از جنگ – افزایش جمعیت نزدیک به دو برابر و بالاخره سقوط قیمت نفت از جمله عواملی بودند که منجر به بحران اقتصادی در دوران جنگ شدند. پس از جنگ خرابی ها و مشکلات مالی و مادی ناشی از آن – وضعیت مهاجران و اسرای جنگی – نابودی مراکز تولید – کاهش سرمایه ملی – محاصره اقتصادی – و بطور کلی نابسامانیهای اقتصادی – موجودیت جمهوری اسلامی را شدیداً تهدید می کرد . ضمن اینکه تعقیب سیستهای بی اعتنائی به ترتیبهای بین المللی طی ۸ سال جنگ هیچیک از خواسته های تجدید نظر طلبانه بین المللی ایران را تأمین نکرده بود.
بنابراین طبیعی و بدیهی بود که پس از خاتمه جنگ الزامات سیاست خارجی و داخلی آن نیز پایان پذیرد و الزامات و اهداف دیگری جایگزین گردد. در چنین شرایطی دولت آیت اله هاشمی رفسنجانی با شعار استراتژی ((توسعه محوری)) آغاز به کار نمود و تلاش نمود باسازی کشور را در الویت سیاستهای خود قرار دهد. وبرای تحقق اهداف تعیین شده توسعه گرائی اقتصادی – عادی سازی روابط و تعامل با سازمانهای بین المللی و نیز تشنج زدائی د ر روابط منطقه ای و بین المللی از ثمرات این استراتژی بود. حاصل این تلاشها ثبات و امنیت و رفاه نسبی برای مردم و توسعه روابط با جهان خارج و توسعه صنعت و تولید و بومی سازی نظریه اقتصادی برای توسعه کشور که بعدها در سند چشم انداز بیست ساله نمایان گردید.
۴-منافع ملی و سیاست خارجی در دولت دکتر سید محمد خاتمی
بدلیل ارزشی بودن مفهوم ((منافع ملی)) در سیاست خارجی جمهوری اسلامی – باز تعریف ارزشی و هویتی – ایرانیت – اسلامیت، انقلاب اسلامی و نیز حاکمیت مردم سالاری دینی در اندیشه خاتمی در نهایت به تعریف مجدد مفهوم منافع ملی جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری دکتر سید محمد خاتمی منجر گردید. برای تحقق بخشیدن به این انتخاب – احترام بحاکمیت مردم ((تحت عنوان مردم سالاری دینی))در تصمیم گیری های داخلی مفاهمه گفتگو در سیاست خارجی میتواند حافظ منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد .
با روی کار آمدن دولت اصلاحات و تفاوت معنا دارد گفتمان دولت مذکور در عرصه داخلی و بین المللی اعتماد ساز ی و اتخاذ سیاست راهبردی جد ید سیاست تنش زدای – اعتماد سازی – ائتلاف برای صلح و گفتگوی تمدن ها موجب بهبود روابط ، روابط خار جی ایران از جمله با اتحادیه اروپا فراهم گر دید . و حتی روز گفتگوی تمدن ها در سازمان ملل تعیین و به ثبت رسید.
۵-اما در دولت احمدی نژاد علیرغم شعار اعدالت تشنج آفرینی جایگزین تشنج زدائی و بی اعتمادی جایگزین اعتماد سازی و توهین و تحریک دولتها و اسلام هراسی و ایران هراسی جایگزین سیاست صلح دوستی خاتمی گردید و حاصل آن صدور هفت قطعنامه در ذیل بند ۷ در شورای امنیت سازمان ملل شد.
۶-در دولت اول آقای روحانی با رویکرد متفاوت از عملکرد دولت احمدی نژاد – و بازگشت به سیاست خارجی دولتهای اصلاحات و سازندگی – جمهوری اسلامی به عنوان دولتی که خواهان صلح و آزادی برای مردم است با امضای برجام توانستند قطعنامه های شورای امنیت را لغو و بخش از جامعه ملل را پشتیبان ایران و در دفاع از ایران و مخالفت با زیاده خواهی و قانون شکنی دولت ترامپ وارد صحنه نماید.
آمارها نشان می دهد که حدود دو هزار پانصد میلیارد دلار هزینه مستقیم جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در دوکشور بوده است و بیش از یک میلیون نفر شهید و کشته و جان خود را فدا نمودند اینها فقط گوشه ای از خسارات دو کشور ایران و عراق در دوران هشت ساله جنگ ناخواسته یا تقابل دو کشور در راستای اهداف ملی بوده است.
مروری بر تجارب چهل ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلای بیانگر آن است که در دنیای امروز ((تعامل)) بهترین راهکار برای رسیدن به اهداف ملی است.

والعاقبه للمتقین

درباره ی admin2

همچنین ببینید

محمد هاشمی: نسل جدید از ما سوال می کنند که شما انقلاب کردید چه برای ما آوردید؟ آزادی؟ کو آزادی؟!

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران محمد هاشمی: نسل جدید از ما سوال می کنند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *