محمدهاشمی، فعال سیاسی در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی درباره ریشه های ناکارآمدی دولت ها و عوامل موثر در کارآمدسازی دولت ها پردخته است که در ادامه بخشی از آن را می خوانید.
دولت کارآمد، مردم را در اداره کشور مشارکت می دهد
محمد هاشمی با بیان اینکه شاخص های حکمرانی خوب یا به تعبیر شما دولت کارآمد در ادبیات سیاسی وجود دارد، اظهار کرد: دولت کارآمد دولتی است که بتواند مردم را به مشارکت در امور کشور راهنمایی کرده و فضایی مناسب برای جذب مشارکت فراهم کند و اینگونه نباشد که تنها دولت مسئول همه امور باشد، بلکه به جامعه هم مسئولیت بدهد. امام خمینی(ره) در دوره دولت مهندس موسوی به دولت سفارش کرد که هر کاری که مردم می توانند انجام دهند را به خود آنها واگذار کند در واقع امام(ره) دولت را از دخالت در اموری که در توان اجرای مردم قرار دارد، منع کرد و این یعنی مشارکت دادن مردم در امور کشور.
شفافیت یعنی رانت اطلاعاتی در دولت نباشد
وی همچنین با اشاره به اینکه حاکیمت قانون دومین شاخص دولت کارآمد است، تصریح کرد: دولتی کارآمد است که براساس قانون عمل کند و در رفتار دولت، قانون حاکم باشد. شاخص سوم شفافیت است. در حال حاضر به دولت های ما این اتهام وارد می شود که دچار رانت های اطلاعاتی هستند، یعنی کسی در دولت از تصمیمات کلانی که قرار است گرفته شود، اطلاع داشته و از این اطلاعات به عنوان رانت استفاده می کند، زیرا این اطلاعات در اختیار همگان نیست. شفافیت یعنی رانت های اطلاعاتی در دولت نباشد و تصمیمات دولت از طریق رسانه ها به صورت شفاف در اختیار همگان قرار گیرد.
دولت ها به اندازه کافی پاسخگو نیستند
این فعال سیاسی همچنین ادامه داد: پاسخگویی شاخص دیگری برای دولت کارآمد است. پاسخگویی یک اصل مهم در مدیریت در هر سطحی است به این معنا که اختیار با خود مسئولیت به همراه دارد و مثلا اگر من اختیار انجام کاری را بر عهده گرفتم، باید پاسخگو هم باشم. با این حال ساختار سیاسی ما به گونه ای است که نهادهای قدرتمندی وجود دارند که از مواهب نظام و کشور استفاده می کنند، اما پاسخگو نیستند. از سویی دولت هم به اندازه کافی پاسخگوی عملکرد خود نیست.
نهادهایی که از دولت بودجه می گیرند اما پاسخگو نیستند
هاشمی در ادامه بیان کرد: دولتی کارآمد است که بتواند وفاق عمومی ایجاد کند. در کشور ما تکثر سیاسی، مذهبی و قومی وجود داشته و دولت باید بتواند بین همه این گروه ها وفاق ملی ایجاد کرده، نه اینکه دنبال حذف یک گروه باشد. عدالت خواهی شاخص دیگری از دولت کارآمد است. دولت نباید به گونه ای رفتار کند که جامعه احساس تبعیض کند. نباید در جامعه شهروند درجه یک و دو داشته باشیم. اثربخشی شاخصه دیگر دولت کارآمد است بدین معنا که اگر دولت تصمیمی می گیرد، جامعه آثار مثبت آن تصمیم را احساس کند.
نظارت ملی بر دولت ها وجود نداشته است
این عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام اجرا نکردن برنامه های بلندمدت کشور را یکی از معضلات کشور دانست، گفت: در دوره ای برنامه چشم انداز ۱۴۰۴ توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه شد، اما دولت احمدی نژاد گفت آن را قبول ندارم و هفتاد درصد این برنامه را اجرا نکرد. در واقع چون یک نظارت ملی نیرومند بر دولت ها نداشته ایم، برنامه های کلان کشور اجرا نشد. قرار بود براین اساس وابستگی بودجه به نفت قطع شود، اما چون این برنامه اجرا نشد، وابستگی بودجه به نفت بیشتر هم شد. در واقع یکی از مشکلاتی که ریشه در خود دولت ها دارد همین بی توجهی به برنامه های کلان کشور است.
نهادهای موازی کار مانع شفافیت می شوند
وی با اشاره به اینکه دولت های ما نمی توانند همه شاخص های دولت کارآمد را داشته باشند، گفت: براساس قانون اساسی در نظام ما تفکیک قوا وجود داشته و سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه فعالیت می کنند، اما در کنار این سه قوه، نهادهای متعددی داریم که با قوه مجریه موازی کاری می کنند مثلا در کنار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی داریم که با وزارت فرهنگ موازی کاری می کند و این موازی کاری، اثرگذاری دولت را کم می کند. از این نوع نهادها که موازی کاری می کنند در کشور کم نداریم و همین موازی کاری موجب شده است که دولت ها اقتدار لازم برای پیشبرد امور اجرایی کشور را نداشته باشند. نهادهایی داریم که اثرگذاری زیادی دارند ولی پاسخگو نیستند. امکانات دارند، اما پاسخگو نیستند و چون پاسخگو نیستند، شفافیت هم ایجاد نمی شود و در واقع نهادهای موازی کار مانع شفافیت می شوند.
این عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: اگر دولتی شاخص های دولت کارآمد را داشته باشد، دولتی نیروند خواهد بود در غیر این صورت دولتی ضعیف است و دولت ضعیف، کارآمد نیست. معمولا دولت های نیرومند، دولت های حزبی هستند یعنی حزب براساس یک برنامه روشن از مردم رای گرفته و تشکیل دولت را بر عهده می گیرد و برنامه های وعده داده شده را اجرایی می کند در حالیکه ما دارای چنین شرایطی نبوده و دولت های حزبی نداریم. از سویی ما همیشه در برابر مشکلات تدافعی عمل کرده ایم و در شرایط تدافعی، برنامه هدفمند وجود ندارد یعنی دشمن علیه ما اقدامی می کند و ما هم دنبال پاسخ به دشمن هستیم. برآورد می شود جنگ تحمیلی بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار برای ایران هزینه داشته است، حال فرض کنید اگر این رقم صرف سازندگی و عمران کشور می شد، چقدر وضعیت ما فرق داشت.
شرایط امروز با اول انقلاب متفاوت است
وی با اشاره به مخالفت ها با اقدامات دولت فعلی از جمله مخالفت با برجام در داخل و خارج کشور اظهار کرد: دولتی مثل رژیم صهیونیستی مخالف برجام بود، اما تعجب آور این بود که گروهی در داخل کشور که رقیب دولت بودند، با برجام مخالفت کردند. سوال اینجاست که آیا این گروه با رژیم صهیونیستی اشتراک منافع دارند؟ ما از اول انقلاب چنین مسائلی داشته ایم، البته در سال های اول شدت آن کمتر بود. امام (ره) اگر نهیبی می زد، رفتارهای تخربی متوقف می شد، اما الان شرایط با اول انقلاب متفاوت است. در آن مقطع ۹۹ نماینده در مجلس رفتاری انجام دادند که رادیو اسرائیل حرف های آن ها را پخش کرد که امام نهیب زد این تذهبون؟ که این رفتار امام اثر زیادی بر رفتار آن نمایندگان داشت .
هاشمی ادامه داد: الان مقام معظم رهبری به مجلس تذکر می دهند و سفارش می کنند که بداخلاقی نباشد، اما نماینده به صورت سرباز راهنمایی و رانندگی سیلی می زند یا در مجلس حکم اعدام برای رئیس جمهور صادر می کنند. یا پیش از این شاهد بودیم که یک گروه می رود کنسولگری را آتش می زند یا سفارتی را می گیرد و برای کشور هزینه درست می کند. عده ای به رئیس مجلس حمله کرده و با لنگه کفش او را می زنند. من معتقدم وقتی دولت اقتدار لازم را ندارد، چنین اتفاقاتی می افتد. مثال الان وضعیت بودجه را ببینید که دچار چه شرایطی شده است. مجلس بودجه را رد می کند. دولت می گوید لایحه را اجرا می کند و مجلس می گوید که باید لایحه سه دوازدهم اجرا شود.
نهادهای فرهنگی متعددی از دولت بودجه می گیرند اما پاسخگو نیستند
هاشمی با بیان اینکه مشکل جایی آغاز می شود که سایر قدرت ها نهادهای موازی با دولت تشکیل می دهند، گفت: موازی کاری اقتدار دولت را کاهش می دهد به طور مثال مجمع تشخیص مصلحت نظام لوایح دولت را مسکوت می گذارد و مشکلاتی برای نظام بانکی ایجاد می شود. وقتی دولت برای پیشبرد امور خود مجبور است از چندین نهاد مصوبه بگیرد، باید هزینه آن را هم بدهد و این هزینه یعنی تضعیف دولت. چنین دولتی نمی تواند نیرومند باشد. مثال دیگر در مورد نهادهای فرهنگی متعددی است که از بودجه سهم دارند و دولت ناچار است بودجه آنها را تامین کند، اما همین نهادها به دولت پاسخگو نیستند یا اینکه دولت ها مدام از اصلاح نظام بانکی می گویند و مصوبات گوناگونی در خصوص نظام بانکی دارند، اما بانک ها راه خود را می روند چون دولت ها ضعیف هستند.
وی خاطرنشان کرد: جدا از نهادهای آشکاری که از دولت بودجه گرفته، اما پاسخگو نیستند، نهادهای پنهان وغیرمستقیم هم وجود دارند که از دولت بهره مند می شوند، اما پاسخگو نیستند. در یک دوره به اندازه صد سال از زمان کشف نفت درآمد نفتی داشتیمف اما مشکلات اقتصادی و فساد مالی بیشتر شد چون شفافیت وجود نداشت و نهادهای موازی کار به هیچ وجه پاسخگوی عملکرد خود نبودند و دولت هم به اندازه کافی پاسخگو نبود.