آشنایی من با مرحوم ابراهیم یزدی به سال ۱۳۴۸ باز میگردد. در آن سال برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و از آنجا نامهای را ابتدا خدمت حضرت امام و بعد از آن خطاب به آیتالله بهشتی نوشتم و در آن توضیحاتی را در مورد شرایط و اوضاع آن روزهای آمریکا ارائه و درخواست کمک کردم. آیتالله بهشتی در پاسخ به نامهام، ۵ نفر از دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا را معرفی کردند و گفتند که این افراد از نیروهای مسلمان مورد اعتماد و وثوق هستند و خواستند که با آنها تماس بگیرم. یکی از این افراد، ابراهیم یزدی بود که در آن زمان در هیوستون در ایالت تگزاس اقامت داشت. من هم بر اساس توصیه مرحوم بهشتی، با یزدی تماس گرفتم که او هم بر اساس توصیه بهشتی و همچنین بهواسطه شناختی که از برادرم آیتالله هاشمی داشتند و میدانستند که ایشان یکی از مبارزین انقلاب هستند، احترام زیادی برایم قائل بود. او در ادامه مصطفی چمران را که در شهر برکلی سکونت داشت، به من معرفی کرد. چمران در تماس من از یزدی به عنوان فردی متدین، انقلابی و با سواد یاد میکند که از نظر تشکیلاتی عنصر قویای بوده و فردی است که خوب میتواند شرایط را سازماندهی کند. یزدی در همان زمان، ارتباطات کشورهای خارجی را با ایران و نجف و خاورمیانه و اروپا هماهنگ میکرد. بار دومی که با مرحوم ابراهیم یزدی تماس گرفتم، قرار گذاشتیم که انجمن اسلامی گروه فارسیزبان را تشکیل داده و در کنگرهای در شهر ویسکانسین آمریکا با هم شرکت کنیم. ما به اتفاق یزدی انجمن اسلامی ایرانی گروه فارسیزبان را تشکیل دادیم و اساسنامهای را هم برای آن نوشتیم. از آن پس، فعالیت انجمن گروه فارسیزبان را با شهریار روحانی، ابراهیم یزدی، مصطفی چمران، بهرام ناهیدیان، محمد نیکزاد و علی محمد ایزدی دنبال کردیم. از آن تاریخ تا همیشه با هم در ارتباط بودیم. ابراهیم یزدی به دلیل اینکه مورد وثوق امام بودند اجازه برداشت و هزینه از ۲۰ درصد سهم امام را هم برای تشکیلات انجمن داشتند.
او همواره یار و همراه امام بود. پس از آنکه امام اجازه ورود به کویت را نداشتند یزدی همراه او در بصره ماند و فردای آن روز هم همراه امام راهی فرانسه شدند. در تمام روزهایی که امام در پاریس حضور داشتند، او هم در کنار امام ماند و تنها در مقاطعی برای پیگیری کارهای انجمن اسلامی راهی آمریکا میشد. ابراهیم یزدی جزو امنای امام بود و حضور او در کنار امام حتی در هواپیمایی که ایشان را از فرانسه راهی تهران کرد، ادامه داشت. با تشکیل دولت موقت، مسئولیت وزارت امور خارجه را برعهده گرفت اما، پس از آن در هیچ پست سیاسی و اداری حضور نیافته و به دنبال کار تشکیلاتی خود بود. او را فردی موثر در انقلاب میدانم، که بسیار در راه پیروزی و استقرار آن خدمت کرده و در سالهای آخر عمر خود نیز که با مشکلات بسیاری روبهرو شد، در سکوت روزگار میگذراند. هرچند به عملکرد حکومت انتقاد داشت ولی هیچگاه مخالفتی با اصل نظام نمیکرد. اختلافاتی هم که پیش آمده بود، به دلیل عضویت ایشان در نهضت آزادی و اختلافاتی بود که با برخی آقایان در حزب جمهوری اسلامی پیش آمد. شناختی که من از او دارم، حضوری مثبت و موثر در تاریخ انقلاب بوده است. نهتنها من بلکه، دانشجویان زیادی در آمریکا مرهون کمکهای ایشان بودند. شکی نیست که اگر آن جمعهای ایشان نبود، چه بسا دانشجویان جذب گروههای دیگر که عمدتا چپیها بوده که با ۲۰ سازمان فعال بودند، میشدند. یزدی از افرادی بود که در جذب دانشجویان به انقلاب اسلامی و نهضت آزادی کمک زیادی کرد. خدا او را رحمت کند. کسی معصوم از گناه نیست و اختلاف سلیقه هم همیشه وجود دارد اما من به عنوان کسی که از سال ۴۸ تا امروز همه اتفاقات را رصد کردهام و در جریان انقلاب او را یکی از افراد موثر در نهضت آزادی دیدهام، وی را عنصری قانونمدار یافتم. برایش طلب غفران الهی دارم و از خداوند علو درجات را برای او مسئلت دارم.
منتشر شده در هفته نامه صدا – شماره ۱۲۸