سرخط خبرها
خانه / اخبار / روابط بین الملل عرصه «ادبیات دستوری» نیست

روابط بین الملل عرصه «ادبیات دستوری» نیست

مذاکرات هسته‌ای در حالی آغاز می‌شود که ایران با پیش‌شرط برداشته شدن همه تحریم‌ها وارد مذاکرات خواهد شد و از سوی دیگر آمریکا نیز خواهان کاهش سطح غنی‌سازی اورانیوم ایران است. فضای مذاکرات را با توجه به ‌پیش شرط‌های دوطرف چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شرایط مذاکرات به‌صورت طرفینی است. کنگره و دولت آمریکا برای مذاکرات شش شرط گذاشته‌اند. از طرف دیگر ایران نیز با شرط برداشته شدن همه تحریم‌ها مذاکرات را آغاز خواهد کرد. البته موضوعاتی مانند نمود منطقه‌ای و برد موشک‌های ایران نیز موردنظر آمریکا و کشورهای اروپایی قرار دارد که مورد موافقت ایران قرار نگرفته است. با این‌حال هر دو طرف عنوان کرده‌اند که آماده بازگشت به برجام هستند. با این‌ وجود هر دو طرف نیز شروطی برای طرف مقابل گذاشته‌اند که مورد موافقت قرار نگرفته است. به همین دلیل مذاکرات آینده شرایط پیچیده‌ای دارد و وضعیت به شکلی نیست که آمریکا قصد داشته باشد تحریم‌های ایران را بردارد. آمریکا در ظاهر عنوان می‌کند که قصد برداشتن تحریم‌های ایران را دارد و دارایی‌های بلوکه‌شده ایران را آزاد می‌کند. درعین‌حال شش شرط نیز برای بازگشت به برجام گذاشته است. شروطی که درگذشته مورد موافقت ایران قرار نگرفته و در شرایط کنونی نیز تغییری در تصمیم ایران حاصل نشده است. در مقابل ایران نیز شروطی برای آمریکا گذاشته ازجمله اینکه همه تحریم‌های ایران برداشته شود و از سوی دیگر هیچ رئیس‌جمهور دیگری از برجام خارج نشود. واقعیت این است که قوانین آمریکا چنین اجازه‌ای نمی‌دهد که روسای جمهور پس از بایدن از برجام خارج نشوند. به‌هرحال در آمریکا نیز قوانینی وجود دارد و به همین دلیل نمی‌توان از هم‌اکنون برای رئیس‌جمهور آینده که مشخص نیست کیست و چه دیدگاه‌هایی دارد تعیین تکلیف کرد. شرایط به شکلی است که طرفین برای آغاز مذاکرات ابراز علاقه کرده‌اند و تمایل دارند مذاکرات از سر گرفته شود. مقامات دو کشور نیز در مواضع خود به این نکته اشاره دارند. با این‌ وجود شروطی که طرفین برای یکدیگر گذاشته‌اند موردپذیرش طرفین نیست و به همین دلیل شرایط مذاکرات پیچیده است. با توجه به شرایط موجود مذاکرات آینده دارای اهمیت زیادی است چشم‌انداز آینده را روشن خواهد کرد. باید منتظر ماند و مشاهده کرد که آیا تیم مذاکره‌کننده دولت آقای رئیسی در عمل و درصحنه مذاکرات نیز با همین رویکردی که عنوان می‌کنند رفتار خواهند کرد و یا رویکرد خود را تغییر خواهند داد. این وضعیت برای طرف آمریکایی نیز وجود دارد و این احتمال وجود دارد که طرفین در فضای مذاکرات رویکرد دیگری را در پیش بگیرند. مذاکرات هشتم آذر به دلیل شفاف‌سازی رویکرد دو طرف حائز اهمیت است و مشخص خواهد شد که طرفین دنبال چه اهدافی هستند و آیا به اهداف خود نزدیک خواهند شد یا خیر.

 اعضای تیم مذاکره‌کننده ایران ازجمله افرادی هستند که درگذشته منتقد برجام بوده‌اند. آیا انتخاب چنین افرادی برای مذاکره شرایط را پیچیده و دشوار نمی‌کند؟

 هنگامی‌که در دولت آقای روحانی توافق برجام امضا شد اصولگرایان و طیف رادیکال این جریان سیاسی ازجمله منتقدان برجام بودند و انتقادات زیادی را نسبت به این توافق مطرح می‌کردند. نکته مهم در این زمینه این است که این افراد در آن زمان مسئول اداره کشور نبودند اما امروز مسئولیت دارند و به‌همین دلیل شرایط نسبت به گذشته متفاوت شده است. در آن مقطع زمانی این افراد بر اساس منافع جناحی خود علیه برجام موضع‌گیری می‌کردند اما امروز موضوع مصلحت و منافع ملی در میان است و به همین دلیل مذاکره‌کنندگان باید منافع جناحی را فدای منافع ملی کنند. ما باید این موضوع را موردسنجش قرار بدهیم که در شرایط کنونی منافع ملی ما چگونه تحقق پیدا می‌کند و باید از چه مسیری حرکت کرد که بر اساس منافع ملی باشد. آیا امروز منافع ملی  ایجاب می‌کند که به سمت تعامل و روابط سازنده حرکت کنیم و یا اینکه بهتر است راهی به‌جز تعامل در پیش بگیریم؟ پاسخ این سؤال در شرایط کنونی حائز اهمیت است و ما با پاسخ به این سؤال باید تکلیف خود را مشخص کنیم. دولت آقای رئیسی باید به منافع ملی در مذاکرات فکر کند و نه منافع جناحی. دولت باید این نکته را در نظر داشته باشد که شرایط امروز که مسئولیت دارند با زمانی که منتقد برجام بودند متفاوت است و هرگونه اظهارنظری که امروز از سوی مسئولان عنوان می‌شود روی قیمت دلار، ارزش پول ملی، زندگی و کسب‌وکار مردم تأثیرگذار است. اصولگرایان به‌عنوان جناح حاکم باید این واقعیت را درک کنند که دیدگاه‌هایی که  امروز درباره مدیریت جامعه مطرح می‌کنند مانند گذشته نیست که روی سرنوشت جامعه تأثیر نداشته باشد.این وضعیت درباره مواضع منطقه‌ای و بین‌المللی مسئولان دولت نیز وجود دارد. به‌هرحال کشورهای منطقه بر اساس مواضعی که دولت مستقر در ایران اعلام می‌کند برنامه‌ریزی می‌کنند و براساس این برنامه‌ریزی‌ها عمل می‌کنند. به همین دلیل جریان حاکم باید مواضعی را در مذاکرات و عرضه بین‌المللی مطرح کنند که درنهایت به سود منافع ملی تمام شود.

 برای اینکه مذاکرات هسته‌ای به نتیجه برسد نیاز به‌نوعی انعطاف در مواضع هر دو طرف وجود دارد.آیا در رویکرد دولت رئیسی نسبت به مذاکرات انعطاف مشاهده می‌شود؟

درزمانی که آقای سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول گروه مذاکره‌کننده ایران بودند مقام معظم رهبری عنوان کردند مذاکره به معنای بده و بستان است. یعنی به ازای آنچه می‌دهید چیزی دریافت می‌کنید. به‌همین دلیل باید تلاش کنید بیشتر بگیرید و کمتر بدهید. این وضعیت نیز مستلزم کوتاه آمدن در برخی مواضع است که با توجه به فضای مذاکرات مشخص می‌شود. قرار نیست در مذاکرات مرغ همیشه یک‌پا داشته باشد. اگر مذاکره‌کنندگان قصد دارند بر اساس فرمایش و تفسیری که رهبری در این زمینه داشتند عمل کنند باید به انعطاف در مذاکرات توجه داشته باشند. این وضعیت برای همه کشورهای جهان و در هر مذاکره‌ای نیز وجود دارد. کسی نمی‌گوید در مذاکرات از منافع ملی عدول کن و بلکه باید با حفظ منافع ملی درجاهایی که نیاز به انعطاف دارد، این کار را انجام داد. مفهوم مذاکره با تغییر مذاکره‌کنندگان تغییر نخواهد کرد.هر مذاکره‌ای دارای چارچوب و قواعدی است و مذاکره‌کنندگان نیز باید این چارچوب و قواعد را رعایت کنند مگر اینکه ما قصد مذاکره نداشته باشیم و با خواندن بیانیه مواضع خود را اعلام کنیم و میز مذاکره را ترک کنیم. اگر قرار است از این رویکرد پیروی شود نیاز به مذاکره حضور وجود ندارد و مقامات کشورهای حاضر در برجام در رسانه‌ها مواضع خود را اعلام می‌کردند. هنگامی‌که وارد مذاکرات حضوری می‌شویم باید این نکته را در نظر داشته باشیم که مفهوم مذاکره بده و بستان و است و در چنین فضایی باید انعطاف لازم را از خود نشان داد.

 برای به نتیجه رسیدن مذاکرات اجماع در حاکمیت ایران لازم است. این در حالی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری قوای سه‌گانه در اختیار یک جریان قرارگرفته و باور برخی شرایط برای تصمیمات سخت فراهم‌شده است.آیا مذاکرات هسته‌ای و تغییر در رویکرد سیاست خارجی به‌خصوص با غرب می‌تواند یکی از تصمیمات سختی باشد که از آن سخن گفته می‌شود؟

آنچه امــروز مشاهده می‌شــود اجماع علیه سازش و تفاهم در عرصه بین‌المللی و به‌خصوص کشورهای غربی است.اظهارنظرهایی که در دولت رئیسی در این زمینه صورت گرفته نشان‌دهنده همین نکته است. دردولــت آقای‌رئیسی کسی چراغ سبزی به آمریکا، کشورهای اروپایی و یا حتی کشورهای منطقه نشان نداده است. ادبیاتی که در شــرایـط کنونی بر دولت و مسئولان حاکم است ادبیات دستوری و از بالا به پایین و است و برخی تصور می‌کنند ما حاکم با جهان هستیم و به همین دلیل به شکلی صحبت می‌کنند که فلان کشور باید چنین رفتاری داشته باشد. ما نمی‌توانیم به دولت‌های مختلف امرونهی کنیم که فلان اقدام یا برنامه را انجام بدهد.ادبیاتی که اعضــای دولــت و نمایندگان مجلس دربــاره روابط بیـن‌المللی مورداستفاده قرار می‌دهند ادبیاتی متناسب با واقعیــت‌های عرصــه بین‌المللی نیست.ادبیات به‌کاررفته جنبه امرونهی دارد کــه بیشتر نیز همراه با خشونت و عرف سیاسی مطرح می‌شود.به‌هرحال ما باید بپذیریم که استفاده از کلمات در عرصه سیاسی و به‌خصوص درزمینه سیاست خارجی حائز اهمیت است و به همین دلیل باید در انتخاب کلمات و جملاتی که استفاده می‌کنیم دقت داشته باشیم. برخی فراموش کرده‌اند که سیاست‌های داخلی کشورهای دیگر به ما ارتباطی ندارد و ما نمی‌توانیم درباره سیاست‌های کشورهای دیگر اظهارنظر کنیم.هر کشوری بر اساس منافع ملی که دارد اهداف خود را تعیین می‌کنــد و در این راستــا برنامه‌ریزی می‌کند.

 با توجه به سفرآقــای گروسی به ایران که مذاکره با مقامات ایران را بی‌نتیجه خواند و شرایطی که پیش روی مذاکرات وجود دارد چه چشم‌اندازی را برای مذاکرات هسته‌ای متصور هستید؟

یکی از شروطی که آمریکا برای ایران گذاشته امکان بازدید آژانس از تأسیسات و فعالیت‌های هسته‌ای ایران است.به همین دلیل گزارش‌ها و اظهارات دبیر کل آژانس حائز اهمیت است و به محتوای مذاکرات ارتباط دارد. هنگامی‌که آقای گروسی عنوان می‌کند مذاکراتش با مقامات ایران نتیجه‌ای به همراه نداشته باید چشم‌انداز مذاکرات را پیچیده و دشوار در نظر گرفت.در چنین شرایطی دو حالت وجود دارد. نخست اینکه بر اساس آنچه برخی از مقامات غربی عنوان می‌کنند شورای حکام برای موضوع پرونده هسته‌ای ایران نشست فوق‌العاده تشکیل بدهد و پرونده را به شورای امنیت ارجاع بدهد و شورای امنیت نیز ایران را ذیل ماده۴۲ فصل هفتم قرار بدهد. از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که مکانیسم ماشه در برجام فعال شود. در چنین شرایطی باید چشم‌انداز سختی را برای مذاکرات آینده در نظر گرفت. با این‌ وجود این احتمال وجود دارد که گمانه‌زنی‌های موجود در حد موضع‌گیری مقامات آژانس و کشورهای غربی باقی بماند شرایط تغییر خواهد کرد و پرونده هسته‌ای به شورای امنیت نخواهد رفت. این درحالی است که در فضای مجازی و رســانـه‌ای نیــز مطالبی مشاهده می‌شود مبنــی بــر اینکه آمریکا در حال چانه‌زنی با روسیه و چین است که اگر پرونده ایران در شورای امنیت مطرح شد این دو کشور از حق وتوی خود به سود ایران استفاده نکنند. این نکات مهمی است که باید مورد توجه مذاکره‌کنندگان  و مسئولان جمهوری اسلامــی قــرار داشته باشــد. در چنیــن شرایطی بهتر می‌تــوان تصمیم گرفت که چه نوع برخوردی در مذاکرات داشته باشند. آیا همچنان قرار است برخورد قهرآمیز و آمرانه در عرصه بین‌المللی صورت بگیرد و یا اینکه باید به سمت فضای تعاملی و تنش‌زدایی حرکت کرد. نکته دیگر اینکه باید به این باور برسیم که تحریم‌ها بی‌اثر نبوده است. برخی از اصولگرایان عنوان می‌کنند تحریم‌ها اثرگذار نبوده و آن را کاغذ پاره قلمداد می‌کنند. واقعیت این است که تحریم‌ها کاغذ پاره نبوده و روی زندگی و معیشت مردم، آرامش اجتماعی، تولید داخلی، صادرات و مسائل منطقه‌ای و جهانی ما اثرگذار بوده است. اگر مسئولان امر به این نکات توجه کنند معتقدم دیدگاه آنها درباره مسیری که قرار است در آینده حرکت کنیم تغییر خواهد کرد.

درباره ی admin2

همچنین ببینید

تفاوت دولت پزشکیان با دولت‌های قبل از نگاه محمد هاشمی

ایسنا : محمد هاشمی تصریح کرد: اینکه دولت چهاردهم از ابتدا اعلام کرد که قصد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *