خانه / اخبار / مردم هنوز هم به احزاب اعتماد دارند

مردم هنوز هم به احزاب اعتماد دارند

فراجناحی بودن و وام دار نبودن دولت به احزاب و جناح‌های مختلف از دیدگاه هایی است که حسن روحانی از ابتدای انتخابات سال ۹۲ تا کنون از آن صحبت کرده و می کند اما حال که فضای سیاسی کشور در شرایط امروزی و دوری و بی اعتمادی ملت از اقشار و احزاب سیاسی نیازهای کشور را متفاوت ساخته است؛ اعتقاد به حفظ شرایط موجود و ایجاد تعادل در بین احزاب تا چه اندازه می‌تواند در روند اداره کشور موثر باشد؟ آیا عدم استفاده از مهره های کارآمد احزاب و حذف و یا کمرنگ کردن اختیارات آنها در بدنه اجرایی کشور دلیلی برای این حفظ امنیت و تاکید بر حفظ امنیت است یا خیر؟

محمد هاشمی رفسنجـــانی، سیاستمــدار و بــرادر کوچک‌تر اکبــر هاشمی رفسنجانی تاکید می‌کند رئیس‌جمهور ارتباط یک طرفه‌ای در مورد جناح‌های سیاسی نداشته و ندارد، البته در انتخابات این شرایط بسیار طبیعی است که کاندیدها با توجه به سبک سیاسی و اعتقادی، خود را بیشتر متمایل به جریان خاص سیاسی معرفی کنند، اما بعد از این زمان رئیس‌جمهور انتخابی رئیس‌جمهور جناح خاصی نیست و در واقع رئیس جمهور کشور است. ایشان شرایط اقتصادی،سیاسی،اجتماعی وفرهنگی متفاوت و آنچه را که دولت ها از یکدیگر دریافت می‌کنند، در روند اداره کشور موثر می داند و در واقع اعتقاد دارد دولت‌ها به اقتضای زمان تشکیل می شوند. مشروح گفت و گوی او با «اصفهان زیبا» را در ادامه می خوانیم.

درفضای سیاسی امروز ایران به نظر می‌رسد مردم از جناح‌های سیاسی ناامید شده‌اند که البته عملکرد بعضی از بخش های دولت در این موضوع نیز بی تاثیر نبوده است. اساسا آیا می توان امیدی به بازگشت این اعتماد از دست رفته داشت؟
این اظهار نظر برای بنده به هیچ وجه قابل قبول نیست؛ در واقع شرایط اینگونه نیست . هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا ضریب نفوذ لازم را در جامعه دارا هستند و آن را می توان بر طبق تجاربی که در انتخابات طی ۴۰ سال گذشته به دست آمده بررسی و مشاهده کرد. همچنین این وفاداری در هردو طرف چه دولت چه مردم وجود دارد که می‌تواند باعث امیدواری برای آینده بهتر کشور باشد.اما همیشه و در همه دوره ها درصدی از مردم در زمان انتخابات وارد عمل می‌شوند که با نام «طیف خاکستری» در این شرایط خود را نشان می دهند و در حالتی غیر از آن نمی توان هیچ اثری از آنها را مشاهده کرد. این دسته از مردم به نام ملت همیشه حاضر در صحنه در این زمان خاص خود را نشان داده و در واقع مخالفت و آن ناامیدی و بی‌اعتمادی را که شما از آن صحبت می‌کنید، از خود بروز می دهند.واقعیـــــت مـــــهمی که می‌تـــــوان به قطعیت از آن سخن گفت این است که تغییر کیفی در نفوذ جریــــان‌های سیــــاســـــی کشــــور دیـــــده می‌‌شــــود. در واقع از ابتدای انقلاب تاکنون همیشه نقد و مخالفت هایی وجود داشته و افراد به شکل‌های مختلف انتقادهای خود را بروز می دادند اما نقادی به معنی ناامیدی و به معنی دست برداشتن از نظام فکری نیست.

با توجه به اعتقاد روحانی به وام دار نبودن دولت به جناح‌های سیاسی ،آیا می توان دوری دولت از احزاب را بر این اساس دانست؟
رئیس جمهـــــور ارتباط یک طرفه‌ای در مورد جناح‌های سیاسی نداشته و ندارد، البته در انتخابات این شرایط بسیار طبیعی است که کاندیداها با توجه به سبک سیاسی و اعتقادی، خود را بیشتر متمایل به جریان خاص سیاسی معرفی کنند، اما بعد از این زمان رئیس جمهور انتخابی، رئیس جمهور جناح خاصی نیست و در واقع رئیس جمهور کشور است و تعهد و حساسیت خود را باید در همه دسته‌ها و رسته‌های کشوری اعمال کند و این مسئولیت پذیری خود را به نحوی انجام دهد که نشان از گرایش وی به گرایش بخصوصی نباشد، شیوه‌های که شاید در بعضی از رؤسای جمهوری گذشته دیده می‌شد و سرانجام خوبی نداشت حتی با داشتن ملاحظات ملی . آقای روحانی هم بر همین اساس و همچنین طبق وظایفی که دارد با جریان‌های مختلف سیاسی نشست و برخاست لازم را انجام می‌دهد و صحبت‌ها و تبادل نظرات سازنده و کارآمد را مد نظر قرار داده و در تصمیمات دولتی به کار می‌برد و مسئولیتی که باید را در مورد ترکیب فکری و عملی جناحی مختلف در اداره کشور را انجام می دهد.

آیا این همفکری ها و جلساتی که دولت برای حفظ تعادل و شرایط فعلی با احزاب مختلف انجام می دهد، به نحوی تشریفاتی نیست؟
مطمئنا این چنین نیست و لو اینکه در بسیاری از تصمیمات دولتی می‌توان نتایج این همفکــــری را به وضوح مشاهده کرد و در آینده قطعا بیشتر می شود. تشریفات با گروه‌های فکری مختلف تا حدی محدود به مراسم مذهبی و فرهنگی یک جامعه است، در غیر این گردهمایی‌ها نمی‌توان فرمالیته بودن جلسات و زمانی را که صرف بهبود مدیریت و شرایط یک ملت و دولت شده است، تشریفات دانست.

دولت دوازدهم تا چه انداره می تواند یا دآور دولت سازندگی و اصلاحات باشد؛ شعاری که در قبل از آغاز دولت روحانی وعده آن داده شد؟
شرایط دولت ها و گذشته و حال آنها درزمان‌های مختلف نمی تواند باعث الگو برداری از یکدیگر باشد، این تفاوت و تاثیر داده ها و داشته های یک نظام نمی‌تواند باعث این خواسته شود .در دوران سازندگی و مشکلات فراوانی که جنگ و شرایط بین المللی در کشور به وجود آورده بود و همچنین امکانات و منابعی را که وجود داشت، نمی‌شود حتی گوشه ای از آن را با دولت فعلی مقایسه کرد و خواستار داشتن یک مدیریت همگون شد. همچنین دولت اصلاحات به صورت دیگر. در حقیقت، شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت و آنچه که دولت‌ها از یکدیگر دریافت می‌کنند تاثیر بسیاری در روند اداره یک کشور خواهد داشت حتی اینکه بخواهند روش‌های درست و جواب ده یکدیگر را به کار گیرند، باز هم ناممکن است. زیرا دولت ها به اقتضای زمان تشکیل می شوند.دولت آقای روحانی نیز با بسیاری از مشکلات و اشتباهاتی که از دوره گذشته باقی مانده بود مواجه شد و می توان گفت تا حدی توانست کشور را اداره و مدیریت کند .مشکلات اقتصادی اخیر درکشور هم دلایل قابل قبولی دارد، به دلیل حجم نقدینگی بسیاری که وارد جامعه شد ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده و بر طبق اصل اقتصادی،هنگامی که نقدینگی در جامعه بالا رود چنین اتفاقی خواهد افتاد و با کاهش تولید در داخل کشور مطمئنا باید شاهد این اتفاقات بود.از این رو، مشکلات و دلایل بسیاری را می‌توان باعث این بحران و به قول عده ای ناکارآمدی دولت دانست که بنده چنین اعتقادی ندارم، چراکه تنها یک دولت و کابینه آن در به وجود آمدن شرایط و فضای مشکل‌دار در جامعه مقصر نیستند. تا جایی‌که با صحبت‌های اخیر آقای روحانی و تصمیماتی که دولت در جهت بهبود جوّ موجود در خصوص بسته‌های حمایتی برای اقشار تحت تاثیر و افزایش حقوق کارمندان داشت باید تا حدی برای ادامه این راه بسیار سخت امیدوار بود.

به نظر شما چرا رئیس جمهور بـــــاوجـــــود اینـــــکه با حمــــــایت اصلاح‌طلبان به ویژه در دور دوم انتخابات توانست رای لازم را به دست آورد این روزها را با کم کردن اختیارات معاون اول خود که عنصر شاخص اصلاح طلبان در بدنه دولت است، می گذراند؟
بنده به چنین چیزی اعتقاد ندارم، معاون اول رئیس جمهــــور اصولا وظیفه اش اداره کمیسیون‌ها و تهیه و ابلاغ مصوبات دولتی اســــت. این معاون اجـــــرایـــــی رئیس جمهور است که با توجه به پست خود می تواند تا حدی در امور مربوط نقش داشته باشد که در دولت آقای روحــــانی چـــــنیــــن پســــتی وجود ندارد. معاون اول در کابینه دولت با توجه به شرح وظایفی که وجود دارد اعمال وظیفه می کند، اما وظیفه اصلی وی در نبود رئیس جمهور، اداره جلسات و کمیسیون‌های دولت و باقی تعهداتی است که گفته شد.آقای جهانگیری نیز با توجه به مصوبات این پست در حال انجام وظایف است.

بعضا صحبت هایی شنیده می شود که آقای روحانی با توجه به عواقب رؤسای جمهور گذشته چرخش ناگهانی به سمت مخالف جناح حمایتگر خود را داشته است تا از این طریق دوران بعد از ریاست جمهوری خود را به گونه ای تضمین کند،آیا این نظریه را می توان قابل قبول دانست؟
آنچه که مشخص است، چنین گردشی در شیوه و رفتار دولت تا کنون دیده نشده است. حتی با وجود مخالفان افراطی و تهدیدات فراوانی که چه از داخل کشور از طرف جناح های افراطی و چه از خارج کشوربا آن مواجه است، دولت همچنان با مسئولیتی که بر عهده دارد در همان مسیر انتخابی در حال حرکت است. بیشتر این مخالفت‌ها را می توان در قشر غیرحمایتگر این دوره و در زمان انتخابات دید، بنابراین چنین تغییر مسیری در جهت تضمین آینده و حفظ شرایط امن دیده نمی شود.

باتوجه به اینکه امروز کمتر اثری از اصلاح‌طلبان و حتی تصمیمات اتخاذی دولت بر اساس شیوه و نظرات این جناح وجود ندارد آیا می توان شعارهای استفاده از مهره های کارآمد اصلاح طلب در بدنه دولت را صرفا نمادین دانست؟
طبق قانون اساسی رئیس جمهور دارای وظایف و اختیاراتی است که نمی توان از آن عدول کرد. برای مثال، در دوران انتخابات بعضا صحبت‌هایی همچون تلاش برای رفع حصر وجود داشته اما با قطعیت و انجام کامل آن هیچگاه حرفی زده نشد. در واقع ایشان با آگاهی کامل از اختیارات رئیس جمهور چنین خواسته‌ای را داشته و همچنان دارد. حتی که اقدامات و تلاش‌های فراوانی در این مورد تابه حال انجام شده که ما نمی‌توانیم منکر آن شویم.آنچه در مجموع می‌توان از دولت آقای روحانی برداشت کرد سیاســـت‌های خارجی بجا و پر بازده‌ای همچون برجام بوده است که توانست تا اندازه قابل توجه‌ای ثبات کشور را در روابط بین‌الملل بیشتر کند که در تاریخ دیپلماسی کشور ایران بی‌سابقـــــه بوده است. ایشان همچنین با تغییر جهت شیوه دوره قبل در رشد اقتصاد کشور توانست روند مثبتی را دراشکال گوناگون به وجود آورد. در زمینه اشتغال نیز توانست رشد بیکاری را متوقف کرده و با ایجاد یک میلیون شغل در سال، روند افزایش بیکاری را متوقف کرد، اما در مجموع دولت به تنهایی نمی تواند کشور را به نحو ایده‌آل اداره کند؛ شرایطی که وابسته به تمام قوا و سیاست‌های داخلی و خارجی چه در کابینه و چه خارج از آن و عملکرد و رفتار مجموعه‌ای از گروه ها با جناح ها و گرایش‌های متفاوت است را تنها نمی‌توان به رفتار و شیوه یک قوه برگشت داد.

درباره ی admin2

همچنین ببینید

محمد هاشمی: نسل جدید از ما سوال می کنند که شما انقلاب کردید چه برای ما آوردید؟ آزادی؟ کو آزادی؟!

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران محمد هاشمی: نسل جدید از ما سوال می کنند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *